جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

همگانی الهه‌ی خرد و جنگاوری

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته متفرقه توسط شاهدخت با نام الهه‌ی خرد و جنگاوری ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 655 بازدید, 26 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته متفرقه
نام موضوع الهه‌ی خرد و جنگاوری
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
اسطوره شناسی
آتنا و پوزئیدون و شهر آتن

آتنا در عین حال که الههٔ عقل و جنگجوی بود، الههٔ صلح نیز نامیده می‌شد و آوردن درخت زیتون به آتن را به آتنا نسبت دادند. براساس افسانه‌ها آتنا با پوزئیدون رقابت داشتند. پوزئیدون بعد از آتنا دومین خدای پراهمیت مردم آتن بود. در نتیجه هر دو برای خطیه آتن هدایای در نظر گرفتند. در مسابقه‌ای که بین آتنا و پوزئیدون بر سر آتن برقرار شد، پوزئیدون دریاچهٔ شوری را در کنار آکروپولیس آتن به وجود آورد و بنا بر برخی روایت‌ها دیگر از زیر نیزه سه شاخهٔ پوزئیدون اسبی برای آتنیان پیدا شد[۱۰]؛ و آتنا درخت زیتون را هدیه کرد. درختی که به رغم آتش‌سوزی از جانب پارسیان و حمله خشایارشاه تا روزگار پریکلس پا بر جا مانده بود؛ و چون آتنیان به حکمیت دعوت شدن درخت زیتون را مفیدتر و مناسب‌تر دانسته و این‌گونه بزرگی آتنا بر آتنیان مسلم شد. بعد از مسابقه پوزئیدون به خشم آمد و سیلی به راه انداخت. اما چون آتنیان بعد از آتنا بیشترین احترام را برای پوزئیدون قائل می‌شدند، او نرم شد و بر سر لطف آمد. سرانجام، آتنا و پوزئیدون با آمیختن نیروهای یکدیگر با هم متحد شدند. با وجود اینکه پوزئیدون خدای اسب‌ها بود، آتنا اولین ارابه را درست کرد. همچنین آتنا اولین کشتی را ساخت تا بر روی دریایی که پوزئیدون فرمانروای آن بود حرکت کند.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و شهرهای یونان
اغلب شهرهای یونان آتنا را حامی خود می‌دانستند و معبدی برای آتنا در شهرهای خود ساخته بودند. در اسپارت، مگار، آرگوس و تروا بتی به نام پالادون را به عنوان این که مظهر آتنا است، می‌پرستیدند و اعتقاد داشتند که این بت حافظ شهر آن‌ها است؛ به طوری که مردم تروآ اعتقاد داشتند که تا بت پالادون در شهر است، تروا سقوط نخواهد کرد. تا اینکه اودیسئوس و دیومدس شبانه وارد شهر تروا شدند و پالادون را ربوده و به روم، معبد وستا بردند.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و جنگ تروا
در افسانه‌ها آمده روزی جشنی به مناسبت ازدواج پلئوس و ثتیس برپا شد و همهٔ ایزدان و ایزدبانوان به جز اریس، الهه نفاق، به آن جشن دعوت شدند. اریس حسادت ورزید و با سیبی طلایی وارد مجلس شد. سیبی که بر روی آن نوشته شده‌بود «برای زیباترین». برای به دست آوردن آن سیب بین آتنا، هرا و آفرودیته که هر سه ادعای زیبا بودن می‌کردند نفاق افتاد. از پاریس، شاهزادهٔ تروا، درخواست کرد قضاوت را برعهده گیرد. اما پاریس نتوانست تصمیم بگیرد؛ زیرا هر سه بسیار زیبا بودند. پس این سه الهه به او وعده‌هایی دادند. هرا به او قول حکومت بر آسیا و اروپا را داد، آتنا قول حکومت بر تروا و آفرودیته وعدهٔ تصاحب زیباترین زن جهان یعنی هلن که همسر منلائوس، پادشاه اسپارت، بود. پاریس که شیفته هلن شده بود، آفرودیته را به عنوان زیباترین انتخاب کرد و آتنا و هرا کینه پاریس را به دل گرفته و گفتند روزی از او انتقام می‌گیرند. پاریس به کمک آفرودیته هلن را می‌دزدد و به همین دلیل جنگی درمی‌افتد. آتنا در جنگ تروا از طرفداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر می‌شوند، آتنا به کمک یونانیان می‌آمد.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
مثلاً در جنگ هنگامی که ارس به کمک ترواها می‌آمد، آتنا آرس را با سنگی به خاک می‌افکند و چون آفرودیته به یاری سربازی می‌شتابد و در نجات او می‌کوشد، آتنا ضربتی بر سی*ن*ه او وارد می‌کند و بر زمینش می‌زند.[۱۵] آتنا هم‌چنین به هراکلس، یاسون، پرسئوس، اولیس و کادموس کمک‌های فراوانی کرد. در سرود هجدهم ایلیاد، هومر صریحاً می‌گوید که آتنا هکتور را فریب داده‌است و در سروده هشتم آنجا که حمایت زئوس، پدر آتنا، از مردم تروا مورد بحث قرار می‌گیرد، آتنا پدر خود را دیوانه می‌نامد. آتنا در جنگ تروا به کمک یونانی‌ها حرکت می‌کند ولی زئوس از دخالت آتنا خشمگین شده و او را تهدید می‌کند که مراقب اعمال خود باشد وگرنه به ضرب صاعقه او را می‌کشد.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و آراخنه
آراخنه دختری از مردم لیدی است که بافندهٔ ماهر و مشهوری بود. او به بافندگی و گلدوزی شهرت داشت. همه او را مدیون آتنا می‌دانستند؛ ولی آراخنه توجهی نداشت. آتنا از این کار رنجیده خاطر شد و به صورت پیرزنی نزد آراخنه رفت تا به او پند و اندرز دهد که به ایزدان بی‌احترامی نکند. وقتی دید سخنش چاره ساز نیست، به‌صورت واقعی خودش درآمد. آراخنه نیز برای اثبات هنرمندی خود، طرحی در تمجید عشق‌های خدایان کشید و به آتنا هدیه داد. وقتی آتنا نتوانست ایرادی در آن پیدا بکند، در پاسخ بی‌خردی وی، آراخنه را به‌صورت عنکبوتی درآورد که همیشه مشغول تنیدن تار به دور خویش بود.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و پالاس
آتنا با تیتانی به نام پالاس جنگید و او را کشت. پوست تیتان پالاس را بالاپوش خود کرد و نام او، پالاس، را به نام خود افزود. از آن پس همهٔ ظالمان از شنیدن نام پالاس آتنا برخود می‌لرزیدند؛ چنان‌که در حماسهٔ ایلیاد، گاهی هومر او را پالاس می‌خواند. پالاس یکی از خدایان یا تیتان‌های جنگ در اساطیر و افسانه‌های یونان باستان است.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و هراکلس
آتنا الههٔ جنگ جو، حمایت‌گر و یاری‌رسان قهرمانان و جنگجویان شجاع و زیرک بود. او هراکلس یا هرکول را نیز یاری داد و هر زمان که هراکلس تصمیم می‌گرفت کاری انجام دهد، آتنا او را مسلح می‌کرد. وقتی هراکلس، قهرمان معروف و نیمه خدای معروف یونان، گرفتار کارشکنی‌ها و دشمنی‌های هرا می‌گردید، آتنا او را مورد حمایت خویش قرار می‌داد. یکی از کمک‌های آتنا به هرکول در خان ششم است؛ آن جا که اریستوس، هرکول را مأمور می‌کند که پرندگانی را از بین ببرد. این پرندگان در مرداب استمفالوس زندگی می‌کنند. پرنده‌های مرداب استمفالوس لاشخور بوده‌اند اما هرکول نمی‌داند چطور این پرنده‌ها را از بین ببرد؛ چون نمی‌تواند آن‌ها را ببیند یا به خاطر وزنش نمی‌تواند از مرداب عمیق پر گل و لای و پر از لجن بگذرد! در این هنگام آتنا به کمک هرکول می‌آید و قاشقک‌های برنزی ساخته دست هفائستوس را در اختیار او می‌گذارد. هرکول با به صدا درآوردن قاشقک‌ها موفق می‌شود پرندگان را از مخفی‌گاه خود بیرون بیاورد و بدون آن که مجبور بشود از مرداب بگذرد، تمام پرنده‌ها را با تیر و کمانش در هوا نابود می‌کند. همچنین آتنا، هراکلس را هنگامی که سربروس را از جهان زیرین به دنیا زندگان آورد، یاری کرد و او بود که پس از مرگ هراکلس در آستانه المپ به او خوشامد گفت. هراکلس به پاس خدمات و یاری‌های آتنا، پس از به دست آوردن سیب زرین، آن را به آتنا پیشکش می‌کند.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و اودیسئوس
میان دوستان زمینی آتنا، اودیسئوس از هر ک.س به او نزدیک‌تر بود و همیشه مورد حمایت آتنا قرار داشت. اولیس کارگری است ماهر در هر زمینه‌ای و همه جا از حمایت و راهنمایی آتنا استفاده می‌کرد. او در کنار درخت زیتونی که آتنا به مردم آتن هدیه کرده بود خانه‌ای برای خود ساخته بود. آتنا، اولیس را بسیار دوست داشته و او را «مردی که می‌داند چگونه بسازد» می‌نامید. حمایت آتنا از اولیس نمود حمایت و تأیید عقل کل و آسمانی از عقل زمینی و جزئی بشر می‌باشد. آتنا در میان همهٔ دلاوران نبرد تروا، جانب اولیس را گرفته و تا رسیدن اولیس به وطنش، ایتاک، از او حمایت می‌کرد. همچنین آتنا به شکل یک منتور خردمند درآمد و تلماخوس را در یافتن پدرش راهنمایی کرد. از قهرمان‌های مورد علاقهٔ آتنا اودیسئوس و پرسئوس بودند.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و پرومتئوس
پرومتئوس عاشق آتنا، دختر زئوس، شد و تنها کسی بود که آتنا را بوسید. آن‌ها بسیار همدیگر را دوست می‌داشتند و آتنا به او کمک کرد تا آتش را بدزدد و پس از زنجیر شدن پرومتئوس، آتنا هر هفته به دیدن او می‌رفت. زئوس پس از آفرینش انسان‌ها، پرومتئوس را برگزید تا همه چیز را به انسان بدهد؛ جز آتش. پرومتئوس مهربان، همهٔ فنون، صنعت‌ها و فوت و فن کارها را به انسان‌ها آموخت. معروف است که قدرت تکلم را هم پرومتئوس به انسان آموخت او نام همهٔ اشیا و حتی طرز خواندن و نوشتن را هم به انسان آموخت؛ اما همهٔ کارها به کندی پیش می‌رفت؛ چرا که هنوز جای آتش خالی بود. پرومتئوس قصد داشت آخرین هدیه را هم به انسان بدهد هر چند می‌دانست مورد غضب خدای خدایان، زئوس، قرار می‌گیرد. روزی در پای کوه المپ آتنا را دید و آتنا در کار ساختن و پرداختن انسان به پرومتئوس، کمک بسیاری کرد چرا که کمک‌هایی که پرومتئوس به انسان می‌کرد، در نظر آتنا جالب بود. در نتیجه زمانی که فهمید پرومتئوس در حال تلاش برای تهیهٔ آتش برای بشر است، او را از معابر مخفی به قله رساند. پس از رسیدن به قله کوه المپوس، پرومتئوس چند اخگر آتشین از «چرخ خورشید» ربود و درون یک رازیانهٔ غول پیکر به زمین آورد.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^Yalda.Sh^
ارشد بازنشسته
ناظر کیفی کتاب
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,806
40,325
مدال‌ها
25
آتنا و هفائستوس
آتنا بر خلاف دیگر خدایان المپی، بیش از هر چیزی به پاسداشت حریم پاکدامنی خود شهرت داشت. همین عفاف، او را از زناشویی با خدایان دیگر منع می‌کرد. اما هفائستوس به آتنا دل باخته بود و روزی که آتنا برای ساخت زره به نزد او رفت، هفائستوس تلاش کرد دامن آتنا را لکه‌دار کند؛ اما آتنا فرار کرد و هفائستوس لنگ در پی آتنا روان شد و سرانجام آتنا را ربود. آتنا سخت از خود دفاع کرد و هفائستوس نتوانست طرح خائنانه خود را اجرا کند؛ اما تخم خود را بر زمین پراکنده و اندکی بعد فرزندی پیدا شد به نام اریختونیوس. آتنا کودک را یافت و او را به دور از چشم سایر خدایان بزرگ کرد. باید دانست که تنها ایزدی که در روایات اساطیری یونان توانست به آتنا نزدیک شود و به طرز عجیبی آتنا را صاحب فرزند سازد، هفائستوس است. چنان‌که پیدا بود، آتنا نیز برای تن دادن به عشق هفائستوس بی‌میل نبود؛ اما ترس از ریشخند و طعنهٔ خدایان المپ از اینکه از میان همه خواستگاران نامور این خواستگار لنگ را انتخاب کرده، کار را برای آتنا دشوار کرد.
 
بالا پایین