- Aug
- 6,348
- 45,512
- مدالها
- 23
چشم تو خورد باده و من در خمار از آن
آن غمزه کرد شوخی و من شرمسار از آن
بیمار عشق را ز مداوا چه فایده
فارغ شو ای طبیب، که بگذشت کار از آن
چون دور لاله، عهد جوانی گذشت و ماند
در سی*ن*ه داغهای کهن یادگار از آن
آغشته شد به خون شهیدان عشق، خاک
وین گل نمونه ای است به هر نوبهار از آن
شاهی، وفا مجوی ز اهل زمانه هیچ
چون ک.س نشان نداد در این روزگار از آن
آن غمزه کرد شوخی و من شرمسار از آن
بیمار عشق را ز مداوا چه فایده
فارغ شو ای طبیب، که بگذشت کار از آن
چون دور لاله، عهد جوانی گذشت و ماند
در سی*ن*ه داغهای کهن یادگار از آن
آغشته شد به خون شهیدان عشق، خاک
وین گل نمونه ای است به هر نوبهار از آن
شاهی، وفا مجوی ز اهل زمانه هیچ
چون ک.س نشان نداد در این روزگار از آن