جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار امیر شاهی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط MHP با نام امیر شاهی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,351 بازدید, 170 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع امیر شاهی
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MHP
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
مرا گر با تو روی همدمی نیست
گدایان را به سلطان محرمی نیست


ز عشقم درد و غم در دل بسی هست
به اقبال توام زینها کمی نیست


پری را ماند آن مه در لطافت
رقیبش نیز چندان آدمی نیست


کسی را گلبن امید نشکفت
در این بستان که بوی خرمی نیست


خط جانان بکین برخاست، شاهی
به غم بنشین، که جای بیغمی نیست
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
امروز نسیم سحری بوی دگر داشت
گویی گذر از خاک سر کوی دگر داشت


ما یکدل و یکروی چنین، وان گل رعنا
افسوس که از هر طرفی روی دگر داشت


دی مردم از آن ذوق که در گفتن دشنام
با ماش سخن بود و نظر سوی دگر داشت


خوش وقت کسی موسم نوروز، که چون گل
هر روز سر آب و لب جوی دگر داشت


شاهی به تماشای مه عید نیامد
بیچاره نظر در خم ابروی دگر داشت
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
دوش از رخ تو بزم گدایان چراغ داشت
وز دیدن تو دیده گلستان و باغ داشت


هر جلوه ای که شاهد مه داشت بر فلک
دل با فروغ روی تو زانها فراغ داشت


با شام طره تو نهان بود کار دل
آن روی دلفروز مرا با چراغ داشت


چون سبزه و گلست ز هجرت بخاک و خون
آن دل که ذوق سبزه و گل در دماغ داشت


چون لاله چاک شد دل شاهی ز سوز عشق
کز گلشن زمانه بسی درد و داغ داشت
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
صبا تا ز زلف تو بویی نداشت
دلم در جهان آرزویی نداشت


جهان هرگز از نازنینان چو تو
جفا پیشه تند خویی نداشت


بهار آمد و هیچ بلبل نماند
که پیش گلی گفتگویی نداشت


دلم کز جفای کسی خسته بود
سر سبزه و طرف جویی نداشت


بناکام شاهی برفت از درت
که پیش تو هیچ آبرویی نداشت
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
وقتی دل آواره در آن کو گذری داشت
با نرگس جادوی تو پنهان نظری داشت


گفتی: خبر دوست شنیدی چه شدت حال؟
اینها ز کسی پرس که از خود خبری داشت


دل ناوک مژگان ترا سی*ن*ه سپر کرد
پیکان تو چون با دل آزرده سری داشت


زاهد بهوای حرم از کوی تو شد دور
خود کوی تو در روضه فردوس دری داشت


صد چاک شد از دست فراقت دل شاهی
چون لاله، که با داغ تو خونین جگری داشت
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
عمر بگذشت و دلم جز عاشقی کاری نیافت
چشم یاری داشت از یاران ولی یاری نیافت


ای دل از کویش ببر سرمایه درد و نیاز
کین متاع کاسد اینجا هیچ بازاری نیافت


تا صبا زلفش برای صید دلها باز کرد
آن کمند فتنه را چون من گرفتاری نیافت


سالها دل چون صبا طوف ریاض دهر کرد
در فضای او گلی گر یافت، بی خاری نیافت


شاهی از یاران خود با کنج تنهایی بساخت
زانکه با هر ک.س غم دل گفت غمخواری نیافت
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
ساقی، به غم تو عقل و جان رفت
می ده، که تکلف از میان رفت


شد تاب و توانم اندر این راه
من هم بروم، اگر توان رفت


تا شد رخ و زلفت از نظر دور
کام دل و آرزوی جان رفت


من بودم و دل که قامتت برد
آن نیز بجای راستان رفت


شاهی که چو لاله غرق خون است
با داغ تو خواهد از جهان رفت
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
کسی که عاشق روی تو شد بباغ نرفت
هوای کوی تواش هرگز از دماغ نرفت


دلی که با تو به غوغای عاشقی خو کرد
ز کوی تفرقه در گوشه فراغ نرفت


چو لاله دلق می آلود را زنم آتش
کز آب دیده بشستم بسی و داغ نرفت


دلا بسوز، چو سودای زلف او داری
کسی بخانه تاریک بی چراغ نرفت


نرفت ناله شاهی به گفتگوی رقیب
غزلسرایی بلبل به بانگ زاغ نرفت
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
ای دل ایام هجر شد بنیاد
رو، که مرگ نوت مبارک باد


دل سوزان من ز آه منست
چون چراغی نهاده در ره باد


آنچنانم بیاد تو مشغول
که فراموشیم برفت از یاد


مژده ده روزگار را، که گذشت
عیش پرویز و محنت فرهاد


سرو آزاد، بنده قد تست
ای غلام تو بنده و آزاد


گفتی: افتاد شاهی از نظرم
کاشکی اینچنین نمی افتاد
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,316
46,914
مدال‌ها
23
تا ز شب بر مهت نقاب افتاد
سایه بالای آفتاب افتاد


در رخم تا بناز خنده زدی
نمکی بر دل کباب افتاد


مردم دیده را ز مژگانت
خار در جایگاه خواب افتاد


شیشه زان سر نهد بپای قدح
که حریف تنک شراب افتاد


در چمنها بنفشه بیتاب است
تا به زلف تو پیچ و تاب افتاد


گرد روی تو خط زنگاری
سبزه ای بر کنار آب افتاد


حاجت باده نیست شاهی را
که ز جام لبت خراب افتاد
 
بالا پایین