جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,833 بازدید, 630 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا هدف از زندگی نهم​

الان یک نوجوان هستم. می‌توانم درست فکر کنم و با توجه به امکانات و استعدادهایم برای خودم هدف تعیین کنم. اینکه بتوانم یک انسان مفید به حال خودم، خانواده‌ام و جامعه باشم، هدفی مناسب برای داشتن زندگی خوب است و برای رسیدن به این هدف با تمام وجودم تلاش خواهم کرد.

نتیجه گیری :​

اهداف زندگی میتواند در هر سن و هر طرز فکری تغییر کند این موضوع اهمیت چندانی ندارد مهم نیست ما از این اهداف است ، مثلا اگر هدف ما خوب بودن و خوبی کردن به دیگران باشد حتی اگر به یک هدف نرسیم اما در هر کجا که باشیم و خوبی کنیم و بنده خوبی برای خداوند باشیم در واقع به اهداف خود رسیده ایم و رضایت از رسیدن به اهداف زندگی لذت بخش ترین بخش زندگی هر کسی است .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
113063_136.jpg

موضوع انشا : هدف زندگی​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

قالب انشا : قالب نامه نگاری – نامه غیر رسمی​

انشا درباره ی هدف زندگی شما​

مقدمه : قلم را به دست میگیرم و به دوستی که هرگز ندیده ام در سراسر دنیا نیامه مینویسم . مینویسم از اهداف زندگی.

به نام خدا

به دوست ندیده‌ام! سلام!

دلم می‌خواهد برای تو از هدف زندگی بنویسم.

شاید بهتر باشد که هدف زندگی را زیباترین چیزی که می‌تواند در زندگی وجود داشته باشد، بنامم.

می‌دانی چرا؟

وقتی که ما در زندگی هدف داریم، زندگی معنا دارد.

زندگی زیبا است.

گاهی وقت‌ها انسان‌هایی را می‌بینم که زندگی نازیبایی دارند و در میان آن سردرگم هستند.

بعضی در دهه چهارم زندگی‌شان هستند اما در زندگی به هیچ نقطه روشن و قابل اتکا نرسیده‌اند.

فکر می‌کنی این‌ها چه کسانی هستند؟

کسانی که در جوانی، وقتی هم‌سن و سال من و تو بودند، برای خودشان هدفی در نظر نگرفته بودند.

روی کاغذ مکتوب نکرده بودند که ده سال دیگر یا پنج سال دیگر می‌خواهند کجا باشند.

زندگی این دسته افراد خیلی غمگین است.

اما حتی همین‌ها هم هنوز می‌توانند از ین وضعیت دربیایند. می‌پرسی چگونه؟

با تعریف مجدد از زندگی‌شان و اینکه از خودشان بپرسند:

در زندگی چه چیزی ندارم و چه چیزی باید داشته باشم؟ د

ر چه صورتی احساس خوشبختی خواهم کرد؟

آخرش می‌خواهم به کجا برسم؟

این‌ها سوالات سختی نیستند اما آیا باور می‌کنی که خیلی‌ها این‌ها را از خودشان نمی‌پرسند

یا اگر هم بپرسند، جواب روشن و دقیقی برای آنها ندارند؟

تو مانند آنها نباش.

بیا و یک کاغذ بردار.

مثل من که الان یک کاغذ برداشته‌ام و برای تو می‌نویسم.

بله! یک کاغذ بردار و بالای آن با خط بزرگ بنویس: «هدف زندگی من»

و زیر آن یکی یکی هدف‌هایت را بنویس.

هدفت در زمینه شخصی، خانوادگی، اجتماعی، سلامتی، شغلی و…

بنویس که در هر کدام به چه جایگاهی می‌خواهی برسی و چشم‌انداز ده ساله تو چیست؟

بنویس که کدام یک برای تو اهمیت بیشتری دارد،

شاید مجبور باشی از بعضی هدف‌هایت به خاطر بعضی دیگر که مهم‌تر هستند، بگذری.

اما حتی همان‌ها را هم بنویس و راجع به راه‌های رسیدن به آنها خوب فکر کن

و با یک انسان موفق راجع به دست یافتن به آنها مشورت کن.

برای تو آرزوی تعیین اهداف واقعی و موفقیت در رسیدن به همه اهداف زندگی‌ات را دارم.

تو هم برایم نامه بنویس.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

موضوع انشا : چرا باید حتما در زندگی هدف داشته باشیم ؟ اهمیت داشتن هدف در زندگی چیست؟​

قالب انشا : نوشتاری​

انشا درباره ی هدف زندگی من​

مقدمه : زندگی کردن بدون هدف مانند حرکت کردن بدون داشتن مقصد است هدف زندگی بسیار مهم و تاثیر گذار است بنا براین من قلم را به دست میگیرم و در مورد اهمیت هدف داشتن در زندگی با شما صحبت میکنم.

به نام خدا

همانطور که گفتم زندگی کردن بدون هدف مانند حرکت کردن بدون داشتن مقصد است هدف زندگی بسیار مهم و تاثیر گذار است.

بر روی زندگی و دیگر تصمیم ها در زندگی که بعد از مشخص کردن هدف خود ان تصمیم هارا در همان راستا میگیریم

بدون هدف زندگی کردن یعنی بیهوده زیستن

و برای هیچ کار و عمل خاصی زندگی کردن

و اشتیاق نداشتن برای انجام کار های زندگی

چون وقتی هدفی نداریم دیگر چیزی نیست که برای رسیدن به ان اشتیاق و شوق داشته باشیم

و برای انجام کار ها میل و اشتیاقی داشته باشم

مهم ترین و اصلی ترین اصل برای زندگی مشخص کردن یک هدف برای زندگی است

تا از ان لحظه به بعد هر کاری انجام میدهیم برای همان هدف و رسیدن

به همان هدف باشد

چون تا وقتی مقصد خود را ندانیم سردرگم هستیم و نمیدانیم چه کنیم

ولی وقتی مقصد و هدفی داشته باشیم

میدانیم برای چه چیز تلاش میکنیم

و قرار است چه چیزی نصیبمان شود.

نتیجه گیری​

نتیجه میگیریم در واقع مشخص کردن هدف و تعیین مسیر زندگی توسط خودمان

نشان دهنده ی این است که میتوانیم برای زندگی خود تصمیم بگیریم.

این ها مهم ترین دلایل از نظر من برای داشتن هدف در زندگی بود که آنها را روی کاغذ آوردم . پایان.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا ادبی درباره زندگی

زندگی حس عمیقی است که در تک تک سلول های تن جریان دارد، چیزی فراتر از هر آن چه تاکنون واژه ای برای آن خلق شده و واژه ای عمیق تر از هر آن چه بتوان توصیف دقیقی برایش نوشت.


زندگی را نه در قالب کلمات و نه با وصف و توضیحات نمی توان تعریف کرد بلکه آن را تنها باید زندگی کرد و جام آن را تا آخرین جرعه ای که می توان نوشید.

زندگی زیباست، زیباترین و با ارزش ترین تحفه ای که خداوند به همه مخلوقاتش از بشر گرفته تا نباتات و جانداران بخشیده است، هدیه ای گرامی که فقیر و غنی، زن و مرد، کودک و جوان و پیر، زیبا و زشت نمی شناسد و همه به یک اندازه از آن بهره برده اند.

اما همین زندگی وقتی به جان انسان های مختلف دمیده می شود به گونه متفاوتی ظهور پیدا می کند. یکی آن را بی ارزش می داند و در پوچی و بیهودگی هدرش می دهد، آن یکی با دو دستش به آن چنگ می زند که مبادا از دستش بدهد و در عدم و نیستی غرق شود، حال آن که دیگری گرامی اش می دارد و آن را نه هدف که وسیله ای می داند که با آن می تواند هرچه بیشتر و بیشتر به اصل خود نزدیک تر شود.

زندگی نه جواهری گرانقیمت است که از ترس خش افتادن و گم شدن بی استفاده در صندوقچه ای رهایش کنیم و نه بی ارزش و پوچ که زیر دست و پا انداخته و بی هدف و بیهوده آن را سر کنیم.

زندگی را باید زندگی کرد، از اولین طلوع تا آخرین لحظه اش و همیشه به خاطر داشته باشیم که:

زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا درباره هدف زندگی​

دانش آموزان نیز در مورد اهداف خود در زندگی در کلاس درسی به بحث و گفتگو مشغول می شوند .

همانطور که می دانید انسان برای هدف خاصی در زندگی آفریده شده است .

هر فردی از همان ابتدای زندگی خود ، هدف خود را مشخص می کند و برای رسیدن به آن تلاش می کند .

بدون هدف زندگی بسیار پوچ و بی ارزش می شود .

بهتر است یادآوری کنک که هدف از خلقت انسان ، تنها خوردن و خوابیدن نیست .

انسان می تواند با انتخاب یک هدف درست و ارزشمند در زندگی و برنامه ریزی صحیح به هدف خود برسد .

در آن صورت زندگی معنای تازه ای پیدا می کند و بسیار قشنگ تر و دلپذیرتر می شود .

کسانیکه در زندگی خود ، هدف دارند هرگز وقت خود را صرف امور بی ارزش و پوچ نمی کنند و در مسائلی که به آنها مربوط نیست دخالت نمی کنند .

هدف زندگی
تمامی انسان ها در هر کجای دنیا دارای حق انتخاب هستند و می توانند با انتخاب هدف درست ، به خوشبختی برسند .

در انتخاب هدف های خود باید بسیار دقت کنیم .

مثلا کسی که هدفش در زندگی ادامه تحصیل و درس خواندن است ، بی شک با تلاش و پشتکار به هدف خود می رسد .

به دنبال آن شغل آبرومند و پردرآمدی نیز پیدا می کند .

در نتیجه آن هم به ثروت رسیده و هم در میان مردم ، می تواند با آبرو زندگی کند .

وی علاوه بر خوشبختی خود در زندگی ، می تواند با کمک به هم نوعان خود ، خوشبختی افراد دیگری نیز فراهم سازد .

داشتن یک هدف بزرگ و درست ، علاوه بر تمامی موارد گفته شده می تواند انسان را به خدا نزدیک تر کند .

زیرا کسی که هدف دارد ، خود را به گناه مشغول نمی کند و پس از رسیدن به هدف و سعادت خود ، به دیگران نیز کمک می کند .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد شجاعت اخلاقی​

شجاعت معانی مختلفی در زندگی دارد، گاهی فردی که جرئت گفتن حقیقت در تمامی زمان ها را دارد خود را شجاع میداند، یا فردی که از خود میگذرد تا زندگی شخص یا اشخاص دیگری را نجات دهد، یا حتی قدرت جنگیدن و کنار گذاشتن دشمنان، انجام کارهای خطرناک و… . اما به راستی مفهوم شجاعت چیست؟!

بر روی زمین، به تعداد هر انسانی، برای جمله ای مفهومی وجود دارد و هرکس میتواند برای خود شجاعت را تفسیر کند و در رابطه با آن نظریه ای داشته باشد. اما شجاعت واقعی از نظر من، تحمل سختی ها و رنج هایی است که در زندگی به وجود می آیند، چرا که هرکسی قادر به تحمل آنها نیست، بسیاری انسان ها از آن فرار میکنند و برخی تلاش برای حل آنها میکنند.

اما حقیقت ماجرا، مفهوم شجاعت برای همیشه گُنگ باقی خواهد ماند مگر اینکه انسان ها افکار خود را یکی کنند! در حال حاظر تنها چیز در رابطه با شجاعت، فرم های گوناگون از آن است.

شجاعت، اشکال مختلفی در ذهن های مختلفی است! گاهی فردی خطر را شجاعت میداند و گاهی کنار گذاشتن عادات بد و… . به هیچ عنوان شجاعت نمیتواند یک مفهوم واحد داشته باشد زیرا هر شخصی استدلالی از آن دارد. اما به نظر من شجاع ترین افراد، افرادی هستند که شهامت انجام کارهای سخت برای بهتر شدن زندگی را دارند. پدری که روزانه بیش از پانزده ساعت کار میکند، تا زندگی خوبی برای خانواده اش فراهم کند، میتواند شجاع ترین فرد باشد زیرا که از خود و زندگی اش به خاطر چندین نفر گذشته است.

یا شهیدی که خود را فدا میکند، تا کشورش به دست دشمن نیوفتد و زندگی مردمش به خطر نیوفتد. یا حتی آن رفتگری که از جان خود میگذرد تا شهر تمیز باشد!

موضوع انشای امتحان پایان ترم مدرسهای این بود: «شجاعت یعنی چه؟» دانشآموزی برای این موضوع فقط نوشته بود: «شجاعت یعنی این …» و برگه خود را سفید به ممتحن تحویل داده و رفته بود! اما برگه آن جوان دست به دست دبیران گشته بود و همه به اتفاق و بدون استثنا به ورقه سفید او نمره ۲۰ دادند.

از نظر آن دانش آموز، انجام چنین کار خطرناکی شجاعت است. از نظر دانش آموزی دیگر، دست به قلم شدن و نوشتن انشایی بلند، هرچند که عالی نباشد و او نمره ی کامل را دریافت نکند، شجاعت است. نظر شما در رابطه با شجاعت چیست؟!
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

روانشناسی ترس و روبرو شدن با واقعیت​

shoja-at.jpg
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
آخرین باری که از واقعیت سیلی خوردید کی بود؟ همهٔ ما بارها و بارها در زندگی خود از این سیلی‌ها خورده‌ایم، همان لحظاتی که زندگی ضربهٔ محکم و دردناکی به ما می‌زند. این ضربه ما را شوکه می‌کند و به ما آسیب می‌زند. بعد از این ضربه سعی می‌کنیم روی پا بایستیم و بعضی اوقات از پا می‌افتیم.

در این مطلب می‌خواهیم بگوییم چه طور می‌توانید احتمال دوم یعنی روی‌پاایستادن را بیشتر کنید. روان شناسی افرادی که نمی‌توانند با واقعیت روبرو شوند را با دقت بخوانید.

سیلی واقعیت شکل‌های متفاوتی دارد. بعضی اوقات مثل یک مشت خیلی محکم است: مرگِ محبوب، بیماری یا زخمی‌شدن شدید، یک تصادف وحشتناک، ورشکستگی، خ*یانت‌دیدگی، آتش‌سوزی خانه، سیل و طوفان و دیگر فجایع طبیعی و… . بعضی اوقات سیلی واقعیت آرام‌تر است: برق حسادتی که به ما می‌زند، وقتی متوجه می‌شویم یکی دیگر چیزی را دارد که ما می‌خواستیم داشته باشیم؛ درد تیز تنهایی که ما را می‌آزارد، وقتی‌که می‌فهمیم چه‌قدر از دیگران دورافتاده‌ایم؛ انفجار خشم و رنجشی که گرفتارش می‌شویم، وقتی‌که با ما بدرفتاری می‌کنند؛ شوک‌های تیز و کوتاهی که لرزه به تنمان می‌اندازد، وقتی دربارهٔ خودمان تأمل می‌کنیم و از آن چیزی که می‌بینیم خوشمان نمی‌آید؛ زخم‌‌های دردناکی که خنجرِ شکست، ناامیدی و طرد عاطفی به تن و جانمان می‌زند.

روبرو با حفره واقعیت​

بعضی اوقات، سیلی، سریع به انبار حافظه ما می‌خزد: انگار یک‌لحظه گذرا باشد، مثل وقتی‌که سروصدا ما را با ناراحتی از خواب بیدار می‌کند، اما دوباره زود می‌خوابیم. بعضی اوقات سیلی واقعیت آن قدر محکم است که از شدت ضربه بی‌حس می‌شویم و روزها و هفته‌ها بااحساس گیجی و پریشانی سر می‌کنیم.

این ضربه هر شکلی که داشته باشد، یک‌چیز قطعی است: به ما آسیب می‌زند. انتظارش را نداریم، دوستش نداریم و به‌یقین آن را نمی‌خواهیم و متأسفانه سیلی فقط آغاز رنج است. آن‌چه بعداً به سرمان می‌آید خیلی بدتر است: بعد از آن‌که سیلی یک‌مرتبه بیدارمان می‌کند، با حفره‌ای دردناک روبرو می‌شویم.

اسم این حفره، حفرهٔ واقعیت است چون یک‌طرف واقعیتی است که داریم و طرف دیگر واقعیتی است که دلمان می‌خواهد داشته باشیم. هرچه‌قدر حفرهٔ بین این دو واقعیت بیشتر باشد، احساسات دردناک بیشتری از آن سرریز می‌شوند: رشک و حسد، ترس، یاس، شوک، اندوهِ فقدان، غم، خشم، وحشت، احساس گناه، رنجش و حتی تنفر و انزجار.

با این‌که خود سیلی معمولاً به‌سرعت اتفاق می‌افتد و تمام می‌شود، حفره‌ای که ایجاد می‌کند برای روزها، هفته‌ها، ماه‌ها، سال‌ها و حتی دهه‌ها باقی می‌ماند.

چرا نمی‌توانیم با واقعیت مواجه شویم؟​

بسیاری از ما برای مقابله با حفره‌های بزرگ واقعیت بد تجهیز شده‌ایم. جامعه‌مان به ما یاد نمی‌دهد که چه‌طور آن‌ها را مدیریت کنیم. درحالی‌که باید یاد بگیریم طوری این سانحه‌ها را مدیریت کنیم که بتوانیم پس از آن رشد کنیم و رضایت‌مندی پایداری را به دست بیاوریم. وقتی با یک حفرهٔ واقعیت روبرو می‌شویم بنا به غریزه، اولین واکنش ما تلاش برای بستن آن است؛ سعی می‌کنیم واقعیت را تغییر بدهیم تا با آرزوهای ما مطابقت پیدا کند و اگر موفق بشویم حفره بسته ‌شده و حالمان خوب می‌شود.

با احساس موفقیت یا آزادی، شاد، راضی یا آرام می‌شویم. بالاخره اگر بتوانیم کاری برای رسیدن به اهداف خود در زندگی انجام بدهیم که غیرقانونی و متضاد ارزش‌های اساسی زندگی‌مان نباشد و مشکل بزرگ‌تری برایمان ایجاد نکند، آن‌وقت احساس می‌کنیم که باید به‌پیش برویم و آن را انجام بدهیم.

اما اگر نتوانیم به آن‌چه می‌خواهیم دست پیدا کنیم، چه می‌شود؟ وقتی نمی‌توانیم حفرهٔ واقعیت را ببندیم چه‌کار می‌کنیم؟ وقتی کسی که دوستش می‌داریم می‌میرد یا محبوبمان ما را برای همیشه ترک می‌کند یا فردی که می‌خواهیم با او دوست باشیم از ما خوشش نمی‌آید یا بینایی‌مان را از دست می‌دهیم یا می‌فهمیم که دچار بیماری لاعلاج یا مزمنی شده‌ایم یا آن‌وقتی که می‌فهمیم به‌اندازه‌ای که دوست داریم، بااستعداد و خوش‌قیافه نیستیم، چه‌کار می‌کنیم؟ و از طرف دیگر چه می‌شود وقتی‌که بستن حفرهٔ واقعیت ممکن باشد، اما زمان و هزینه بسیار زیادی طلب کند؟ در این شرایط قرار است چه‌طور سر به‌سلامت ببریم؟
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا ویژگی های یک انسان شجاع​

مقدمه: قطعا انسان های شجاع در هر مرحله از زندگی شخصیت های موفق تری هستند و بهتر می توانند به وظایف خود عمل کرده و از مشکلاتی که ممکن است برای آن ها ایجاد شود و گاه ناخودآگاه است نجات پیدا کنند، در واقع اگر شما هم چنین شخصیتی داشته باشید قطعا لحظه به لحظه موفقیت های عظیم تری را احساس می کنید و در نهایت به آن ها می رسید.

تنه انشاء: نترس بودن و فداکاری برای اهدف بزرگ از جمله مهم ترین ویژگی های پیامبران و همین طور امامان معصوم است و در طول تاریخ نیز روایت های زیادی در این باره شنیده ایم و می دانیم که آن ها همیشه سعی می کنند ما را به اتفاقاتی که برای آینده انسان رخ می دهد آگاه کنند. خداوند نیز آن ها را مامور کرد تا رسم شجاعت و مردانگی را به ما آموخته و ما را از سختی ها، گرفتاری ها دور کنند.

وقتی یک فرد شجاع است، یعنی منطق را در زندگی به طور دقیقی مورد استفاده قرار می دهد، به این صورت است که او همواره سعی می کند در برابر افرادی که همیشه زور می گویند ایستاده و آن ها را مجاب کند که کارشان اشتباه است، در مقابل بدترین شخصیت های تاریخی ایستادند که این از جمله ویژگی هایی است که یک شخص شجاع باید در روحیه خود داشته باشد.

از جمله دیگر ویژگی های یک انسان شجاع می توان به هدفمند زندگی کردن و پنهان نشدن در گناه اشاره کرد.

در کنار تمامی این اتفاقات، گاهی شجاعت های غیرمنطقی پاسخگو نخواهد بود، مانند این که بخواهیم در برابر یک خطر جدی مانند سیل و حیوانی خطرناک ایستادگی کنیم.

نتیجه گیری: در زندگی گاهی نیاز داریم که شجاعت را چاشنی کار خود قرار دهیم، می توانیم از این طریق به اهداف بزرگ و دور از ذهن برسیم و همواره انسان موفقی باشیم، شاید اگر این شجاعت را در تمامی بخش های زندگی به صورت یکپارچه استفاده کنیم قطعا لحظه به لحظه پیروز تر خواهیم شد.

اتفاقاتی برای ما رخ می دهد که اگر بر روی آن ها تمرکز کنیم، شجاعت تبدیل به مهم ترین خصوصیت ما می گردد.
 
بالا پایین