جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده بابا لنگ دراز عزیزم اثر YAGAMI

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط اِمانو با نام بابا لنگ دراز عزیزم اثر YAGAMI ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,707 بازدید, 32 پاسخ و 16 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع بابا لنگ دراز عزیزم اثر YAGAMI
نویسنده موضوع اِمانو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط - گیتی -
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
IMG-20210812-WA0005.jpg
به نام ایزد دانا
نام اثر: بابا لنگ دراز عزیزم
نویسنده: YAGAMI
کد:۰۰۳۷
ژانر: عاشقانه
ناظر: @حدیث86
کپیست: @شیر کاکائو
مقدمه:
بابا لنگ دراز عزیزم...
لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن
و بگذار دوستت بدارم
بعد از تو هیچکس الفبای روح
و خطوط قلبم را نخواهد خواند...
نمیگذارم... نمیخواهم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

fatemeh bano

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Nov
587
1,409
مدال‌ها
6
مشاهده فایل‌پیوست 12647
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب رمان بوک برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتماپیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید.
[ قوانین دلنوشته ]

پس از 20 پست از طریق تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید.
[ درخواست نقد دلنوشته ]

بعد از ایجاد کردن تاپیک نقد شورا برای دلنوشته‌تان می‌توانید درخواست تگ بدهید.
[ درخواست تگ دلنوشته ]

پس از گذشت بیست پست از دلنوشته می‌توانید برای آن درخواست جلد بدهید.
[ درخواست جلد ]

و انشالله، بعد از پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید.
[ اعلام پایان دلنوشته ]

دلنویسان عزیز هرگونه سوالی دارید می‌توانید در اینجا مطرح کنید.
[ سوال و مشکلات دلنویسان ]

تیم مدیریت تالار ادبیات
 
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ دراز عزیزم
درخت خشک شده‌ی بالای تپه دوباره زنده شد.
گندم‌ها تا کمر من رسیدند
آسمون پر از نقاشیِ ابرها شد
پاییز تموم شد، زمستون رفت، بهار گذشت، بارونِ تابستون اومد
ولی تو نیومدی!
تو از سی و دومین روز ماه هم غیرممکن تری... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ درازِ عزیزم!
من دوست دارم کارهای عجیب بکنم
روی سقف‌ها راه بروم
و با بال‌های نداشته‌ام پرواز کنم!
و از تو مچکرم بابا...
از تو که مرا همان‌طور که هستم دوست داری... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ دراز عزیزم!
راستش دیروز که با سالی و جولیا در حال خرید کردن برای مهمانی، خیابا‌ن‌ها را برای یک لباس متر می‌کردیم؛ ناگهان به یک‌باره دلتنگی قلبم را فشرد و چشمانم را بی‌روح و تیره کرد، دل‌تنگ هستم پدر... من دیگر نمی‌توانم این خیابان‌ها و مردمان بی‌دغدغه‌اش را تحمل کنم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ دراز عزیزم!
اوایل مسخره‌ام می‌کردند، مرا یتیم می‌خواندند... خبر نداشتند که من یک پدر دارم! مگر نه بابا لنگ درازِ عزیزم؟
از تو برایشان می‌گفتم ولی آن‌ها باور نمی‌کردند...
گفتم که حیاط یتیم‌خانه‌مان آنقدر بزرگ بود که همه‌مان در آن جا می‌شدیم و بازی می‌کردیم، ولی باور نمی‌کردند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ دراز عزیزم!
دلتنگِ یتیم‌خانه هستم...
دلتنگِ فابلِ کوچک که یک روز قبل رفتنم، از ناراحتی روی دیوارها را با جوهر سیاه کرده بود و من کتکش را از آن زن خوردم...
دلتنگ میا کوچولویی که شب‌ها بیاید روی تختم بنشیند، سرم را در آغوش بگیرد و با دستان کوچکش اشکانم را پاک کند و بگوید که خیلی مرا دوست دارد و اگر بروم دل‌تنگم خواهد شد...
و یا آن پسر تازه واردی که لیبی نام داشت... بیاید و با جثه کوچکش مرا از زیر کتک‌های آن زن نجات دهد و خود را سپر بلایَم کند... شب هم بنشینم و زخم‌های کمرش را پانسمان کنم...
یا آنجلا، او در شستن آن کوه ظرف‌های نشُسته بسیار به من کمک کرده بود...
پدر، انگار که به قلبم چنگ می‌زنند.
مردمان این‌جا را می‌خواهم چه‌کار؟
من بچه‌های کوچکِ دل‌پاک یتیم خانه که بیش از سنشان می‌فهمند، را می‌خواهم...
بسیار دلتنگ و فرتوت شده‌ام.
مسخره است... نه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ دراز عزیزم!
شمع شدم... بارون شدم... کتاب شدم
شمعت آب شد
بارونت تموم شد
کتابت گم شد
برای قرار گرفتن کنار تو به انتها رسیدم
اشک شدم... اشک شدم... اشک شدم
از چشمت چکیدم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ دراز عزیزم!
من عاشق پستچی‌ای شدم که نامه‌هایم را برایت آورد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,435
7,822
مدال‌ها
6
***
بابا لنگ دراز عزیزم!
بعضی آدم‌ها را نمي‌شود داشت... فقط مي‌شود يک جور خاصی دوستشان داشت. بعضی آدم‌ها اصلا برای اين نيستند که برای تو باشند يا تو برای آن‌ها...! اصلا به آخرش فکر نمي‌کنی. آن‌ها برای اين‌اند که دوستشان بداری! آن هم نه دوست داشتن معمولی، نه حتی عشق، يک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نيست... اين آدم‌ها حتی وقتی که ديگر نيستند هم در کنج دلت تا ابد يه جور خاص دوست داشته خواهند شد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین