- Nov
- 1,025
- 8,581
- مدالها
- 3
در گسترهی تیره و لایتناهی خاطرات، صدای جانت همچون نجوای باران بر بامهای خاموش شب بر دلم میپیچد. چشمانت مانند دو دریای خموش و خونین، تصویری از وداع جانگدازمان را بر آینهی دلم مینگارند. دستانت، همان لالههای بیجان دلدادگیمان، در سکوتی مدهوش فرو رفتهاند. امان از فاصلهای که هر لبخند گمشدهمان را چون تیغی بر جانم مینشاند و تنهایی بیپایانم را روانسوزتر میکند. ای کاش میشد در آغوش سردت آرام یابم و از این فاصلهها تا ابدالدهر بگریزم.
ابدالدهر: برای همیشه. لایتناهی: بیانتها، بینهایت.
ابدالدهر: برای همیشه. لایتناهی: بیانتها، بینهایت.
آخرین ویرایش: