مطالب طنز بخشی از سخنان ناگفته ی یک گربه طنزپزداز

[ادوارد کلاه به سر]

من نمی‌خوام شاخ باشم ولی
سرعت عوض شدن بعضی از آدم‌ها مثل سرعت عوض شدن پوست این روزای بستنی میهنه:|

 

[ادوارد کلاه به سر]

نمی‌دونم چرا همیشه مودم و قیافم طیوریه انگار ارث بابامو خوردن:|

 

[ادوارد کلاه به سر]

وقتی می‌گین اگه می‌خوای ببینی عاشق شدی یا نه ببین می‌تونی تیکه آخر پیتزاتو بهش بدی و از این خزبازی‌ها درمیارین
پیش خودتون فکر کنین شاید یه اسکولی هم مثل من پیتزا دوست نداشته باشه ذلیل‌مرده‌ها:|

 

[ادوارد کلاه به سر]

از شرایط رسیدن به آرامش و راه و روحیه خوب فقط نه گفتنی که معلم پرورشی ازش حرف می‌زد رو دارم
اونم رفتم تو خیابون چند بار بی‌مقدمه با قدرت و اطمینان داد زدم نه نه نه نه
الانم از تیمارستان باهاتون صحبت می‌کنم

 

[ادوارد کلاه به سر]

من همون حسودیم
که ده قرن تو یه مدرسه بوده و بهش محل سگ نمی‌ذاشتن
و همیشه با فکر به اون دانش‌آموز انتقالی تازه از راه رسیده محبوب آتیش می‌گرفته

 

[ادوارد کلاه به سر]

من تنها علتی که باعث می‌شه موقع گرفتن سلفی بمیرم سکته قلبیه

 

[ادوارد کلاه به سر]

وقتی پای رسیدن غذا به بچه‌های فامیل برسه من عاشق تمام قابلمه خورشت کرفسم

 

[ادوارد کلاه به سر]

ولی باز خوبه با آمریکا بدیم
فکر کن ایران با یونان مشکل داشت هنوز
هر روز سر صف باید هوار می‌کشیدیم مرگ بر اسکندر مقدونی

 

[ادوارد کلاه به سر]

قبلا چیزی به نام برنامه‌نویسی رسمیت نداشت
هر کی بلد بود فلدر باز کنه با عنوان مهندس کامپیوتر شناخته می‌شد

 

[ادوارد کلاه به سر]

از شرایط سلبریتی بودنم اینو دارم که بابت هر کارم باید به بیست هزار نفر توضیح بدم