آموزشی برای مخاطبی که وجود ندارد

[Serenya]

✦ کجاها نوشتن برای این مخاطب دیده می‌شود؟

 

[Serenya]

دفتر خاطرات

نامه‌هایی که هیچ‌وقت فرستاده نمی‌شوند

داستان‌هایی که نمی‌خواهی کسی بخواند

شعرهایی که امضایشان را نزدی

دلنوشته‌های نیمه‌کاره در یادداشت گوشی

 

[Serenya]

✦ آیا این مخاطب می‌تواند واقعی شود؟

 

[Serenya]

گاهی، بله.
گاهی بعد از سال‌ها، یک نفر می‌آید و نوشته‌هایت را می‌خواند و می‌گوید:
«انگار با من حرف زدی...»
و آن لحظه، آن مخاطب خیالی، واقعی می‌شود.
و گاهی هم نه.
و این، اشکالی ندارد.
چون مهم‌تر از خوانده شدن، نوشته شدن است.

 

[Serenya]

✦ تمرین

🌀‌ تصور کن مخاطبت کسی‌ست که هرگز تو را نخواهد دید.
نه اسمش را می‌دانی، نه چهره‌اش را.
فقط حس می‌کنی باید برایش بنویسی.
یک نامه برایش بنویس.
بی‌قضاوت. بی‌سانسور. بی‌نگرانی.
حتی اگر هیچ‌وقت فرستاده نشود، شاید همانی باشد که همیشه باید نوشته می‌شد.

 

[Serenya]

✦شاید مخاطبی که وجود ندارد، همان کسی‌ست که همیشه منتظر شنیدن صدای تو بوده... اما نه برای شنیدن، بلکه برای آزاد شدن.