جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

غیرپارسی برترین نویسندگان در «ادبیات فرانسه»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات غیر پارسی توسط شاهدخت با نام برترین نویسندگان در «ادبیات فرانسه» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 534 بازدید, 21 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات غیر پارسی
نام موضوع برترین نویسندگان در «ادبیات فرانسه»
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,793
40,202
مدال‌ها
25
آلبر کامو


«کامو» به دلیل خلق داستان های بدیع و ماندگاری همچون کتاب «بیگانه»—که همچنان اثری پیشگامانه در نظر گرفته می شود—و آثاری از جمله کتاب های «طاعون»، «اسطوره سیزیف»، «سقوط» و «انسان طاغی»، در زمره ی برترین نویسندگان در تاریخ «ادبیات فرانسه» قرار می گیرد. او در الجزایر به دنیا آمد و بزرگ شد اما پس از مدتی فرانسه را به عنوان محل زندگی خود برگزید. «کامو» با وجود این که مرگ زودهنگامی داشت، جایزه ی «نوبل ادبیات» را در سال 1957 از آن خود کرد تا در میان جوان ترین نویسندگانِ دریافت کننده ی این جایزه ی معتبر در تاریخ قرار بگیرد.
 
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,793
40,202
مدال‌ها
25
روی صندلی دسته داری نزدیک بخاری دیواری، درست در همان جای دو روز پیش نشسته و پتوی شطرنجی کوچکی را روی مفصل زانوهایش انداخته بود. داشت کتاب می خواند. کتاب روی پتویش بود و هنگامی که به مرسو که اکنون نزدیک در بسته ایستاده بود نگاه کرد، در چشمان گردش هیچ اثری از تعجب دیده نمی شد. پرده های پنجره ها باز بودند و این جا و آن جا، روی زمین، روی مبل ها، گوشه و کنار اشیاء درون اتاق، پرتوهایی از آفتاب به صورت برکه هایی کوچک تابیده بودند. بیرون، پشت پنجره ها، صبح روی زمین طلایی رنگ و سرد، سرشار از شور و طراوت بود. شادی ای یخ زده، فریادهای تیز پرنده های تازه از خواب بیدار شده و سیل بی رحمانه ی روشنایی، به صبح چهره ای سرشار از معصومیت و بی ریایی بخشیده بود. مرسو که گلو و گوش هایش از گرمای ناگهانی و خفقان آور اتاق پر شده بود، سرجایش میخکوب شد. از کتاب «مرگ خوش»
 
بالا پایین