فایل شده [بهین بینا] اثر«فاطمه کاربر رمان بوک»

[~Fateme.h~]

ای عزیز بیا و کن مدوا این غمِ جامانده در روح و روان

ای عزیز بَس که نفس‌هایم رمیده‌ از وبالِ روح و روان
ز وجودت در پناه سایه‌ها مانده به روح و روان

 

[~Fateme.h~]

ای عزیزِ بهین بینا مانده‌ای در قالبِ عشقی ماندگار
ای عزیزِ بهین بینا مانده‌ای در ذکر و یاد روزگار

 

[~Fateme.h~]

ای عزیزِ دانا صفت در دل من مانده از یاد تو همچو یار
ای با‌وفاه کرده ای با دل و روح ما چکار؟
#بهترین

 

[~Fateme.h~]

در کلامِ دلنشینت بود بهترین‌ها
در ته و روی چهر‌ه‌ات یافته‌شد تلخ‌ترین‌ها

کلامت بود ز حالِ و دل خون شده‌ها

 

[~Fateme.h~]

برق‌نگاهت بود زحال منِ مجنون در دیوانگی‌ها
دیوانگی‌ را در میانِ خنده و گریه از یادم ربودی
دلدادگی‌ را آوردی و بهترین خاطرات را ربودی

 

[~Fateme.h~]

ربودی که شدی بهترین‌ و ز حالِ وخیمم قلب را ربودی!
در کلنجار با مغز راحت و بی‌نقص حواسم را ربودی

 

[~Fateme.h~]

ربودی و ربودی تا که رسی به بهترین‌ عشق
نفس‌هایم تک و تنها دمی از آرامی برای‌ توست عشق

 

[~Fateme.h~]

دل و دلدار که نیستی که نگاهت در من شده عشق؟
مگر عشق و حیله و ناآرامی نیست در عشق؟

 

[~Fateme.h~]

#دل‌آگاه
بماند در دل یاد روانم
بماند در خروش یادگارم

 

[~Fateme.h~]

بماند خود آگاهی‌هایم، مجالم تا رسم
مجالم ده تا بیایم در بهار روانت و روانم
بمان هر آن‌چه بوده در همان دل