فایل شده [بیژه] اثر « آرام کاربر انجمن رمان بوک

[AsAl°]

« شیرین»

من آن خسرو، تو آن شیرین
از چه می‌نالی جان شیرین!

من آن مجنون، تو آن لیلی
دیوانه ای سرگشته‌ام شیرین!

من آدم، تو آن حوا
چرا ناله سر دادی شیرین!

من آن فرهاد، تو آن شیرین
چرا دل کنی از من، چرا شیرین!

 

[AsAl°]

نگران بودم و غمخوار نبودی!
دلداده بودم و دلبسته نبودی

در خیالم هر کجا، یاد تو مونس بوده است
نیازمند تو بودم و انگار نبودی!

ماه بودم و می‌رقصیدم دور خورشید
عاشق ترین بودم و تو دلبسته نبودی!

 

[AsAl°]

«خورشید»

مانند زمین به دورت می‌رقصم ای خورشید!
مانند ماه قربان صدقه‌ات می‌روم ای خورشید!

تو چشم و چراغی در این شب تار
ناز کن، ناز می‌خرم و منت می‌کشم خورشید!

تو باده نابی و من کافر گیجم!
مرا گیج‌گیج از همه‌جا کن خورشید!

 

[AsAl°]

گفته بودم نگاهت دلبر است
گفته بودم چشمانت باتلاق است

گفته بودم دلم را به دلت گره زدم
گفته بودم نفس‌هایت، طنین روزهایم است

گفته بودم هر کجا یاد تو همراه بوده است
گفته بودم دستانت حصار دستانم شده است

 

[AsAl°]

ماه شب‌های تار من
آفتاب رخ‌نمای من

برخیز و دل را دیوانه کن
ای رقصان پرخنده‌ی من

دلم غیر ز تو چیزی نمی‌خواهد
ای شفابخش درد من

قلبم رفتنت را نمی‌خواهد
ای آهوی گریز پای من