فایل شده [بیژه] اثر « آرام کاربر انجمن رمان بوک

[ASAL.]

«فراموش می‌شوی»

با خود گفتم اگر بروی، فراموش می‌شوی!
با خود گفتم اگر نباشی، فراموش می‌شوی!

با خود گفتم، بروی نمی‌آیی!
با خود گفتم، نمی‌بینمت، فراموش می‌شوی!

با خود گفتم، رفتی و خاطرات ماند!
با خود گفتم، یادآور نشوی، فراموش می‌شوی!

 

[ASAL.]

«خسته‌ام»


اگر گفتی از چه خسته‌ام؟
از بازی روزگار خسته‌ام؟

از روزگارانی که به تنهایی گذشت
یا شب تنهایی خسته‌ام؟

از خاطرات تلخ یا حرف مردم
نه دلبر از دلی که بی‌قرار است، خسته‌ام!

دلی که تو را می‌خواهد
تو نیستی خسته ام!

 

[ASAL.]

لحظه عاشق شدنم، برای تو حادثه بود
وای بر من که این حادثه، برایت شوخی بیش بود!

سخن از فرهاد و شیرین به کنار
برایت نگاه عاشقم، دیوانگی ساده بود!

چرا از یار گله‌مندی ای دوست
او تو را دوست داشت و تو آن را دیوانه خوانده بودی!

 

[ASAL.]

«شیرین جان»

هرکس که کوه می‌کند، فرهاد نیست شیرین جان!
هرکس دیوانه است، مجنون نیست شیرین جان!

هرکس رخ زیبا دارد یوسف
و هر ک.س دلی دردمند دارد زلیخا نیست شیرین جان!

هرکس سیب می‌کند حوا
و در حصار عشق فرو می رود آدم نیست شیرین جان!

 

[ASAL.]

با یک نگاه، دردمندت شدم
با یک نگاه عاشقت شدم

در بند دلت
عاشقانه، دلبسته شدم

در قفس چشمانت
تا به ابد زندانی شدم

در حصار دستانت
همسفر تا آخر شدم!

 

[ASAL.]

زیبایی را در چه می‌دانی جانا!
در رخ زیبا، یا نگاه دلفریب جانا!

در گفتار نیک یا عاشقانه‌ها
شاید در زمزمه‌‌ای زیبا جانا!

من زیبایی را در رخ تو می‌دانم
رخی که از عاشقانه‌های لیلی و مجنون زیباتر است جانا!

 

[ASAL.]

«رخ تو»

به ساحل می‌روم رخ تو بینم!
به دریا می‌روم رخ تو بینم!

به صحرا می‌روم، کویر بینم!
به جنگل می‌روم رخ تو بینم!

به کوه می‌روم، آسمان بینم!
به هرجا می‌روم رخ تو بینم!

 

[ASAL.]

«تمام یافت»

روزهای غریبی با تو تمام یافت!
شب‌های بی‌کسی با تو تمام یافت!

عاشقی را یاد دادی و دل بستم!
غم دل خوردن با تو تمام یافت!

شب‌ها به خیالت سر به بالین
با آمدنت بی‌خوابی تمام یافت!

 

[ASAL.]

«عشق»

سر به سجده می‌گذارم از عشق!
نماز شکر می‌خواندم از عشق!

دورتادورت عاشقانه می‌دوم
خندان می‌شوم، گریه تمام است از عشق!

می‌رقصم و کسی جلودار نیست!
همه گویند دیوانه‌‌ام، آری مجنونم از عشق!

 

[ASAL.]

«می‌روی»

گیسوانت را می‌بوسم و می‌روی!
زمزمه عشق سر می‌دهم و می‌روی!

در آن زمان، به ثانیه‌ها التماس می‌کنم
اما چمدان به دست، گریانم و می‌روی!

به خیالت فراموش می‌شوی
اما تمام عمر به تو فکر می‌کنم و می‌روی!