جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی ترجمه‌ی صحیح

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اصول ترجمه توسط NIRI با نام ترجمه‌ی صحیح ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 524 بازدید, 25 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اصول ترجمه
نام موضوع ترجمه‌ی صحیح
نویسنده موضوع NIRI
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط NIRI
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
  • گام سوم:
بعد از مشخص کردن نهاد و گزاره، اگر پیام جمله بر اساس معنی هائی که می دانیم روشن باشد، ترجمۀ جمله را به زبان مقصد می نویسیم. ولی در مورد جمله های بلند و دارای واژه های زیاد، بد نیست با یک مرور سریع، نخست واژه های مهم و ناشناس و نیز واژه های همنشین آن را جداگانه در دفتری یادداشت نموده و یا در خود متن با قلم رنگی یا هر نوع روش علامتگذاری برجسته کنیم. واژه های همنشین (collocations) واژه هایی هستند که معمولا به صورت استاندارد در کنار هم قرار گرفته و باهم به کار می روند. مثلا عبارتهای نظیر (بستگی داشتن به)، (تنفر داشتن از)، (جلسه تشکیل دادن)، (به راه انداختن)، (سمینار برگزار کردن) یا (علی رغم اینکه)، (با توجه به این واقعیت که)، (هرچه زودتر بهتر) و غیره از واژه های همنشین تشکیل شده اند. همچنین باید ببینیم چه واژه ها و اصطلاحاتی به نظر جدید می آیند. آنگاه با استفاده از یک یا چند فرهنگ دو زبانه انگلیسی به فارسی یا فارسی به انگلیسی و یا فرهنگهای سایر زبانها – بسته به اینکه از چه زبانی به چه زبانی ترجمه می کنیم – معانی آن لغات و عبارتهای جدید را پیدا کرده و در جلو آنها یادداشت می کنیم. مانند:
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
  • ماهر، دارای مهارت، با تجربه، حرفه ای = Skilled
  • غیر ماهر، غیر حرفه ای، ناشی = Unskilled
  • آموزش ندیده، ناشی، تر تبیت نشده، کلاس نرفته، غیر ماهر = Untrained
  • مزایا، حقوق، پاداشها، فوائد = Benefits
  • منطقه، ناحیه، بخش، قسمت، محله، زمینه = Area
  • ویژه، مخصوص، خاص، معین، جداگانه = special
  • بستگی داشتن به = to depend on
  • تنفر داشتن از = to be disgusted by/With/at
  • جلسه تشکیل دادن = to hold a meeting
  • به راه انداختن = (to launch a project)
  • علیرغم اینکه = notwithstanding the fact that
  • با توجه به این واقعیت که = in view of the fact that
  • هر چه زودتر بهتر = The sooner the better
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
  • گام چهارم:
اغلب خواهیم دید، ترجمۀ جمله با معنی هایی که ما از قبل می دانیم، جور در نمی آید. بعضی ها حتی از اینکه معنای موجود در حافظۀ شان به درد ترجمۀ شان نمی خورد تعجب می کنند. در اینگونه موارد، بهتر است توجه داشته باشیم که آن لغت یا عبارت ممکن است معنا یا معانی دیگری نیز داشته باشد که ما از آن بی خبریم. به عنوان مثال، شاید قبلا یادگرفته باشیم که واژۀ (party) یعنی: مهمانی. اما همین واژه در عبارت (third party) یعنی: شخص و در عبارت (French Socialist Party) یعنی: حزب و در عبارت (the other party) یعنی: طرف. حتی ممکن است با چندین معنای کلمه ای قبلا آشنا شده باشیم ولی باز هم ببینیم که هیچ یک از آن معانی مشکل ترجمۀ ما را حل نمی کند. لذا فوراً باید نتیجه بگیریم که آن کلمه باید معنا یا معانی دیگری هم داشته باشد که ما از آن بی اطلاع هستیم و یا تا کنون به آن برنخورده ایم. مثلا می دانیم که واژۀ (record) یعنی: صفحۀ گرام یا گرامافون، پرونده، گذشته، سابقه، مدرک، ضبط کردن، صورتجلسه، نام نیک و غیره. حال آنکه، در ترجمۀ عبارت (record loss) این معانی فایده ای ندارند و لذا باید رفت به سراغ یک فرهنگ خوب و کامل تا معلوم شود که واژۀ (record) در نقش صفت هم به کار می رود و معنی آن می شود: بی سابقه، بیشترین، حداکثر. آنگاه خواهیم دیدی که ترجمۀ عبارت (record loss) می شود: خسارت بی سابقه، بیشترین ضرر، سنگین ترین زیانی که تا به حال وارد شده.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
  • (party) – معنائی که می دانیم: مهمانی / معناهای جدید: حزب، شخص، طرف قرارداد یا معامله، طرف اختلاف
  • (record) – معناهائی که می دانیم: صفحه، سابقه، ضبط کردن / معانی جدید: بی سابقه، بیشترین، بالاترین
  • (right) – معناهائی می دانیم: راست، سمت راست، درست / معانی جدید: حق، بحق، حقدار
  • (power) – معنائی که می دانیم: قدرت، نیرو / معانی جدید: برق، اختیارات قانونی، کشور
  • (book) – معنائی که می دانیم: کتاب / معنای جدید: رزرو کردن بلیط یا جا برای قطار و سینما و غیره
  • (live) – معنائی که می دانیم: زندگی کردن، زنده ماندن، جان سالم بدر بردن / معنای جدید (با تلفظ لایو): زنده (مثل پخش زندۀ برنامۀ رادیو)
  • (to charge) – معناهائی که می دانیم: شارژ کردن، حساب کردن / معنای جدید: متهم کردن
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
  • گام پنجم:
در مرحلۀ جستجوی واژه های جدید و تحقیق در مورد معانی آنها و توجه به نقش و معنای جدید برخی واژه های آشنا و یادداشت کردن معنای جدید آنها، گاهی نیز به عبارتهائی برمی خوریم که ظاهراً از کلمات کاملا آشنائی تشکیل شده اند ولی همنشینی آنها به عنوان یک گروه یا عبارت خاص، معنای خاصی به آنها بخشیده است که با معانی خود آن واژه ها بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، می دانیم که واژۀ (get) یعنی به دست آوردن، گرفتن، کسب کردن و غیره. اما در عبارتی مانند (get on the bus) این معنی ها به درد نمی خورد و کل عبارت یعنی: سوار اتوبوس شدن. به عنوان مثالی دیگر، می دانیم که (let) یعنی: اجازه دادن یا گذاشتن، (cat) یعنی: گربه، (out of) یعنی: بیرون از، به بیرون و (bag) یعنی: کیسه یا توبره. اما از همنشینی همین واژه ها، گروه یا عبارتی به وجود می آید که معنای آن با معنای تک تک واژه های تشکیل دهنده اش کاملا فرق می کند: (سّری را فاش کردن، لو دادن یک راز، در رفتن حرفی از دهن کسی از روی بی احتیاطی).
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
به اینگونه ساختارها در زبان فارسی، اصطلاحات و در زبان انگلیسی (idioms) می گویند. در مورد اصطلاحات، باید گفت که مترجم تازه کار و یا دانشجوی مترجمی اصولا با دو مشکل روبروست: نخست، تشخیص آنها در متن مبدأ و سپس، یافتن معادلهای صحیح برای آنها در زبان مقصد برای متن مقصد. لذا اگر اصطلاحی را از قبل یاد نگرفته و حفظ نکرده باشیم، تشخیص آن در یک جمله، پاراگراف یا متن یک گفتگو یا مقاله و سخنرانی تنها به بی ربط بودن معانی واژه های تشکیل دهندۀ آن بستگی خواهد داشت. مثلا اگر اعضای خانواده ای تصمیم گرفته اند پدر خانواده را با یک مهمانی و جشن اعلام نشده ای مثل جشن تولد غافلگیر کنند و مادر به بچه ها سفارش می کند: (Be careful not to let the cat out of the bag) که به طور تحت الفظی یعنی: (مواظب باشید نگذارید گربه از کیسه خارج شود)، با توجه به اینکه قبلا صحبتی از گربه و کیسه در کار نبوده است، مترجم باید به معانی تحت الفظی آن واژه های همنشین شک کرده و دست به گمانه زنی بزند. همین شک کردن سبب خواهد شد که وی بار دیگر به فرهنگهای لغات خود رجوع کند و ببیند آیا مثلا واژۀ (cat) یا (bag) به تنهائی و یا به صورت یک اصطلاح چند واژه ای معنای دیگری هم دارند یاخیر. لازم به یادآوری است که هرگاه مراجعه به فرهنگهای انگلیسی به فارسی به حل این مشکل کمک نکرد، باید به فرهنگهای انگلیسی به انگلیسی رجوع کنیم. اگر از این کار هم نتیجه ای نگرفتیم، باید به یک یا چند فرهنگ اصطلاحات (Dictionary of Idioms) مراجعه کرده و معانی لازم را استخراج کنیم.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
نوع دیگری از دستۀ واژگانی یا مجموعۀ واژه های همنشین، عبارتها و جمله هائی است که در فارسی به آنها (ضرب المثل) و در انگلیسی به آنها (proverb) می گویند. برخلاف اصطلاحات (idioms) که به یک چیز خاص، شخص خاص، یا عمل و وضعیت خاصی دلالت می کنند، ضرب المثلها با اشاره به یک حقیقت کلی، برای پند و اندرز دادن و راهنمائی اخلاقی به کار می روند. منبع و سرچشمۀ ضرب المثلها معمولا سخنان حکیمانه در فرهنگهای آباء و اجدادی ملتها، کلمات قصار ادیبان و دانشمندان و رهبران سیاسی و یا کلام الهی درکتابهای آسمانی و روایات مذهبی است.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
به عنوان مثال، وقتی می گوئیم به قول سعدی شیرازی: (نابرده رنج، گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد) و یا طبق فرمایش قرآن: (لیس للانسان الا ما سعی) و به قول ترکها و آذریها: (ایشله میه ن دیشله مز) و به قول انگلیسی ها: (No pain, No gain)، در واقع از ضرب المثلی در میان اظهارات یا سخنان خود استفاده می کنیم که حاوی یک درس، پیام یا هشدار اخلاقی است. هنگام ترجمه کردن، نخست باید بتوانیم چنین عبارتها و جملاتی را نیز تشخیص دهیم و سپس با مراجعه به فرهنگهای عمومی یا فرهنگهای مخصوص اصطلاحات و ضرب المثلها (مانند امثال و حکم مرحوم علی اکبر دهخدا و دیگر منابع یک زبانه و دو زبانه یا سه زبانه) تحقیق کنیم و معادلهای مناسب آنها را پیدا کرده و یادداشت نمائیم. مانند:
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
  • سوار شدن = to get on
  • پیاده شدن = to get off
  • لغو کردن = to call off
  • بلند شدن = هواپیما از زمین to take off
  • زنگ زدن به کسی = to give a call
  • لو دادن قضیه (از روی بی احتیاطی) = to let the cat out of the bag
  • نابرده رنج، گنج میسر نمی شود = No pain, no gain
  • بی گدار به آب نزن = Look before you leap
  • تا تنور داغ است نان را بچسبان = Strike while the iron is hot
  • که بر سنگ غلطان نروید نبات = A rolling stone gathers no moss
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
موضوع نویسنده

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
  • گام ششم:

بعد از پیدا کردن و پی بردن به معانی اولیه و ثانویۀ لغات و تحقیق در مورد معانی جدید آنها و معنای مجازی و استعاری اصطلاحات و ضرب المثلهای احتمالی و دیگر اطلاعات نهفته در واژه ها و عبارتها، نوبت می رسد به معانی نهفته در گرامر کلمات و جملات، که تشخیص و ترجمۀ درست آنها به معلومات دستوری مترجم و به تسلط او به گرامر زبان مبدأ بستگی دارد. فرض می کنیم که به عنوان دانشجوی مترجمی می خواهیم به زبان انگلیسی بگوئیم: دوست من در شیراز زندگی می کند ولی منزلش در تهران است. آیا قسمت اول این جمله را باید بنویسیم:

(My friend lives in Shiraz) یا: (My friend is living in Shiraz) ؟
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DLNZ.
بالا پایین