جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

چالش تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط ادوارد کلاه به سر با نام تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,780 بازدید, 63 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع تکراری‌ترین سکانس رمان‌ها
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط م.غزل
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
خوب از اسم تاپیک واضحه
تکراری‌ترین سکانس که توی رمان‌ها دیدین بگین
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
۱‌.سفر شمال: حتما باید با اکیپشون برن لب ساحل شمال پسره گیتار بزنه:/ همیشه هم تو این سفر شمال یه چیزی می‌شه:/
۲.تریلی‌ها: همیشه خانواده‌ی دختره که افسرده شده با یه تصادف رانندگی مردن که حتما هم یه تریلی بهشون زده و فقط هم این دختره خوش‌شانس زنده مونده. دقت کنین این تریلی‌ها همه جا هستن!
۳.امتحان کنکور: همیشه دختره چون باهوشه در چهارده پونزده سالگی با جهشی خوندن (نداریم همچین چیزی!) کنکور تجربی داده و رتبه اول هم شده:/ کتاب کنکور هم می‌گرفته تازه:/ بابا تو خودت یه پا کلاغ سفیدی!
۴.فقر یا ثروت بیش از حد: همیشه یا تو غار زندگی می‌کنن یا خونه سیصد متری زعفرانیه!
۵.خواب و جا موندن از روز اول دانشگاه: همیشه خواب می‌مونن و جالبه که همیشه هم با پنجمین آلارم گوشیشون بیدار می‌شن دومی سومی نمی‌شه اصلا فقط پنجمی! اصلا روایت داریم تا پنج نشه بازی نشه!
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12
به نام خدا
شمال
خ*یانت
همه پولدارن یا
همه فقیرن یا
دختره فقیره و پسره پولدار
دست درازی/:
 

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
دختر فقررررر و پسره خر پوللللللل.
پسره به شدت مغروررررر و دختره هم به شدت شیطوننننن.
همشون اولشون از هم متنفرن در حد بنززز.
 

- OVERDOSE -

سطح
4
 
ارشد بازنشسته انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Mar
2,309
14,626
مدال‌ها
7
وای خدا این بحث سمی😑🤣
همیشه دختره دویست شیش آلبالویی داره خیلی دوسش داره اصن باهاش حرف میزنه :/
پسره قصه همیشه ماشینش جنسیسه ولی یک هفت هشتایی دیگه هم ماشین داره دقت کنین فقط هفت هشتا بیشتر‌ ک نیست!
تو رمانایی ک دانشجو ان همیشه ی همیشه باید دختره لاستیک ماشین پسره رو پنچر کنه :/
یا خانواده پسره امکااان نداره ک باغ ویلا نداشته باشن :/
یا پدر پسره اکثرا جواهر فروشی داره یا تاجر فرشه :/
پسره رئیس یک شرکته :/
بعد غیرتی بازیاااشوننن واااییی خدا اصن دلم نمیخواد بگممم حتی!
دختره خدانکنه ک ی اندازه سی ثانیه با ی پسر دیگه حرف بزنه اصن سلام کنه ینی تمومه دیگه!
شروع میکنن ک تو حق نداری جز من ب کسی فکر کنی و تو مال منی و فلان :/
سر خواستگاری هم محاله دوست دختره نیاد خونشون و واسه چایی بردن ی کرمی نریزن! :/
همیشه هم ی قسمتی میرن رستوران ک اونجا هر چی دختره سفارش بده پسره عنتر هم همونو سفارش میده :/
دیگ بیشتر هم هست ولی خیلی طولانی میشه همین بسه😑💔🤣
 

RAHA 🧚🏻 🌈

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
62
152
مدال‌ها
1
ازهم متنفرن بعد تازه همیشه رمان‌های استاد دانشجویی یه استاد پیری بوده که به دختره نمره کم میده بعد میخواد تلافی کنه که استاده عوض میشه
یا شونه هاشون میخوره بهم بعد به هم نگا میکنن و میشه عشق در نگاه اول
یا یک شون تصادف میکنه و تا پای مرگ میره
آخه یکی پیدا نمیشه بگه چی میزنی
 

azammahmoud

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,206
6,470
مدال‌ها
1
دختره اول رمان بیفته دماغش درد بگیره.

پسره با ماشین فوقالعاده خوشگل میاد تو مهمونی.

با اکیپشون میرن شمال پسره هم دوست صمیمی داداش دختره در میاد.

عشق قدیمی پسره میاد.
دختره از لج پسره به یکی دیگه توجه میکنه.
😐😐😐
 

RAHA 🧚🏻 🌈

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
62
152
مدال‌ها
1
دختره اول رمان بیفته دماغش درد بگیره.

پسره با ماشین فوقالعاده خوشگل میاد تو مهمونی.

با اکیپشون میرن شمال پسره هم دوست صمیمی داداش دختره در میاد.

عشق قدیمی پسره میاد.
دختره از لج پسره به یکی دیگه توجه میکنه.
😐😐😐
گل گفتی
 

گیان

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
فعال انجمن
Oct
2,770
30,350
مدال‌ها
3
سمی ترینش خونه ی دوبلکسه که چهار تا اتاق داره طبقه بالاش و دختره که از پله ها میخواد بیاد پایین از نرده سر میخوره.
یا اینکه دختر و پسره با هم زیر یه سقف زندگی میکنن و هیچ اتفاقی ام نمیوفته.
همیشه ام پسره رمان ی دوست دختر زشت و عملی داره که تو یه مهمونی دکلته ی کوتاه قرمز تنشه و موهاشو بلوند کرده.
من به کیییییی بگممممم حالم از این لفظ خانم کوچولو بهم میخوره که هی پسرا به دخترا میگن تو رمان.
همه رمانام با این شروع میشه که:
با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم. وااااااای دیرم شددددد🤣🤣🤣🤣
 
بالا پایین