جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار جامی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط MHP با نام جامی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,198 بازدید, 84 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع جامی
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
ڪَفٺ اے مجنوݩٍ شیدا ، چیسٺ ایݩ؟
می نویسی نامہ ، بہر ڪیسٺ ایݩ؟

گَفٺ : مشقِ نامِ لیلی میکنم
خاطرِ خود را تسلی میکنم

چوݩ میسر نیسٺ مݩ را کام او
عشق بازے میکنم با نام او...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
ای خاک تو تاج سربلندان
مجنون تو عقل هوشمندان

ای دســت مقــرّبان آگـاه
از دامن عزّت تو کـــوتاه

جز تو همه سرفکنــدهٔ تو
هر نیست چو هست بندهٔ تو

بنگــر به امیـــدواری من
بگـــذر ز گنـــاهکاری من
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9

دید مجنون را یکی صحرا نورد
در میان بادیه بنشسته فرد

ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم
می زند حرفی به دست خود رقم

گفت ای مفتون شیدا چیست این
می‌نویسی نامه سوی کیست این

هر چه خواهی در سوادش رنج برد
تیغ صرصر خواهدش حالی سترد

کی به لوح ریگ باقی ماندش
تا کسی دیگر پس از تو خواندش

گفت شرح حسن لیلی می‌دهم
خاطر خود را تسلی می‌دهم

می‌نویسم نامش اول وز قفا
می‌نگارم نامه عشق و وفا

نیست جز نامی ازو در دست من
زان بلندی یافت قدر پست من

ناچشیده جرعه‌ای از جام او
عشقبازی می‌کنم با نام
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
زارم بکش، مگوی کز این آستان برو
مردن برِ تو بِه که ز تو زیستن جدا
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
عشق است و بس که در دو جهان جلوه می‌کند
گاه از لباس شاه و گَه از کسوت گدا
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
تویی از هر دو عالم آرزویم
تو را چون یافتم، از خود چه جویم؟
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
گفتی بگوی عاشق و بیمار کیستی
من عاشق توام، تو بگو یارِ کیستی

بستی میان به فتنه، کشیدی ز غمزه تیغ
جانم فدات، در پی آزار کیستی

دارم دلی ز هجر تو هر دم فگارتر
تا خود تو مرهم دل‌افگار کیستی

هر شب من و خیال تو و کنج محنتی
تو با که‌ای و مونس و غمخوار کیستی

تا چند گرد کوی تو گردم گهی بپرس
کاین‌جا چه میکنی و طلبکار کیستی

جامی مدار چشم خلاصی ز قید عشق
اندیشه کن ببین که گرفتار کیست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
وعده آمدن مده غصه هجر بس مرا

بر سر آن فزون مکن غصه انتطار هم
#
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
چو قدرِ دولتِ وصل تو را ندانستم
فراق هرچه به من می‌کند، سزاوار است
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,246
مدال‌ها
9
غمت روز مرا رسم شب آموخت
دلم را تاب و جانم را تب آموخت

مکن در گریه هر دم عیب چشمم
که این گوهرفشانی زان لب آموخت

ندیدم هیچ مذهب خوشتر از عشق
خوشا آن راهرو کین مذهب آموخت

فرو شوی ای معلم لوح بیداد
که یار این حرف پیش از مکتب آموخت

ستادن نیست اشکم را ندانم
که این سیر از کدامین کوکب آموخت

دلم دور از رخت تا صبحدم دوش
به ماه و زهره آه و یارب آموخت

نجوید جز شراب لعل جامی
ازان دم کز لبت این مشرب آموخت
 
بالا پایین