با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!چیزایی رو از دست دادیم که آرزو میکنیم زمان به عقب برگرده شاید بشه بعضی چیزارو جبران کرد ولی افسوس که..گفتیم بزرگ که بشیم به هرچی که دلمون میخواد میرسیم...
بزرگ شدیم به هرچی که دلمون خواست نرسیدیم هیچ، هرچی هم داشتیم از دست دادیم...
توقع دارن بعد بزرگترین غمی که تو زندگیمون بوجود اومده بازم بگیم بخندیم ولی نمیدونن شبا خون گریه میکنیمتوقع قوی بودن،شاد بودن و نشکستن
گاهی وقتها آدم دلش میخواد که ضعیف باشه،غمگین باشه یا بشکنه ولی نمیشه اینه که درد داره...
دقیقاً وضعیت منم همینه دردیه کا حتی نمیتونم واسه کسی بگمش.سختترش اینه اگه برای کسی هم بگی با نیشخند میگن این درده که تو داری؟؟
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک