نهـنگـ
سطح
5
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Jun
- 4,786
- 33,988
- مدالها
- 10
بچه که بودیم
وقتی یهویی برقامون میرفت
بابامون هرجای خونه که بود داد میزد
نترسیدا من اینجام
الان توی جایی از زندگیم
دلم یکی و میخواد که وسط این تاریکیهای زندگی
اونجایی که هیچ نور امیدی وجود نداره یهو داد بزنه بگه
نترسيا من اینجام....:)!
وقتی یهویی برقامون میرفت
بابامون هرجای خونه که بود داد میزد
نترسیدا من اینجام
الان توی جایی از زندگیم
دلم یکی و میخواد که وسط این تاریکیهای زندگی
اونجایی که هیچ نور امیدی وجود نداره یهو داد بزنه بگه
نترسيا من اینجام....:)!