جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

متفرقه حرف دلت را بگو:)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تعامل ادبی توسط Kiana' با نام حرف دلت را بگو:) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 39,656 بازدید, 1,745 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته تعامل ادبی
نام موضوع حرف دلت را بگو:)
نویسنده موضوع Kiana'
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Tahi

MAHVIN*

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
166
1,758
مدال‌ها
2
یکی از مزخرف‌ترین و غمگین‌ترین حس‌های دنیا اینه که بفهمی تو با بقیه خیلی ساده و صادقانه رفتار کردی ولی اون‌ها با سیاست و حیله‌گری. بدترش اونجاست که بعد از فهمیدن، باز هم نمی‌تونی مثل اونا با سیاست و حیله‌گری رفتار کنی.
احسنت آدمهای سمّی زندگی بدترین اتفاق دنیا هستن.متاسفانه.
 

MAHVIN*

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
166
1,758
مدال‌ها
2
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم
وبه عبورشان میخندیم...
و چه آسان لحظه ها را به کام
هم تلخ میکنیم! و چه ارزان به اخمی میفروشیم ، لذت باهم بودن را...
چه زود دیر میشود و نمیدانیم
فردا می آید و شاید ما نباشیم....

سید علی صالحی
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jul
23
132
مدال‌ها
2
عاقبت به هم رسیدن دلامـــــــون
پس از اون همه جداییهامـــــــــون
بیا فریاد كنیم عشقو همین امشــــب
تا توی گوش شب بپیچه صدامــــــــون
بده دستاتو به من عروسك آرزوهام
خدا تورو داده به من، من دیگه هیچی نمیخوام

باز در چهره خاموش خیال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و در غربت دل
حسرت بوسه هستی سوزت
 

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jul
23
132
مدال‌ها
2
باز من ماندم و یک مشت هوس
باز من ماندم و یک مشت امید
یاد آن پرتو سوزنده عشق
که ز چشمت به دل من تابید
باز در خلوت من دست خیال
صورت شاد ترا نقش نمود
بر لبانت هوس مستی ریخت
در نگاهت عطش طوفان بود
یاد آن شب که ترا دیدم و گفت
دل من با دلت افسانه عشق
چشم من دید در آن چشم سیاه
نگهی تشنه و دیوانه عشق
یاد آن بوسه که هنگام وداع
بر لبم شعله حسرت افروخت
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Tahi

ریحانا۲۰

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jul
23
132
مدال‌ها
2
یاد آن خنده بیرنگ و خموش
که سراپای وجودم را سوخت
رفتی و در دل من ماند به جای
عشقی آلوده به نومیدی و درد
نگهی گمشده در پرده اشک
حسرتی یخ زده در خنده سرد
آه اگر باز بسویم آیی
دیگر از کف ندهمآسانت
ترسم این شعله سوزنده عشق
آخر آتش فکند بر جانت
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: Tahi

Tahi

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
465
4,543
مدال‌ها
2
سحر آمده و شب قهرکنان می‌رود
گندم من درو نشد با هر خزانی می‌رود
خزانه‌ی دل ما، جای طلا و زر نیست
فشنگ آرزوها، قاتل ما و عقل نیست
- طاهره سالار
 
بالا پایین