جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار حسین خوارزمی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط MHP با نام حسین خوارزمی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,603 بازدید, 82 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع حسین خوارزمی
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MHP
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
چون تو جان منی ای جان چکنم جان و جهانرا
چو منم زنده بعشقت چه کشم منت جانرا


چو رسد از تو جراحت بود آن منت و راحت
بدو صد لابه از آن رو طلبم زخم سنان را


چو حدیث تو نگویم صفت عشق نجویم
چو ره عشق بپویم چه کنم پای دوان را


چو ز عشق تو خرابم بجناب تو شتابم
چو نشان تو نیابم بهلم نام و نشان را​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
چو شدم سوی تو بینا کنم از خویش تبرا
چو شدم غرقه دریا چه کنم قعر و کران را


هله ای عاشق صادق بگسل بند علایق
چو نهی روی بخالق منگر خلق جهانرا


دل ز اندیشه جدا جو گذر از خویش و خداجو
تو در اقلیم فنا جو همگی امن و امان را


دلت از فیض نهانی نشود لوح معانی
چو حسین ار نگذاری روش نطق زبانرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
دلا اگر نفسی میزنی بصدق و صفا
بجان بکوش که باشی غلام اهل وفا


بهر قبیله چه گردی اگر تو مجنونی
بیا و قبله گزین از قبیله لیلا


چو تشنه لب به بیابان هلاک خواهی شد
غنیمتی شمر ای دوست صحبت دریا


اگر تو لذت ناز حبیب میدانی
شفا ز رنج بجوی و ز درد خواه دوا


اگر ستم رسد از دوست هم بدوست گریز
کجا رود بجهان وامق از در عذرا


مجوی جانب جانان ز عقل راهبری
که عشق دوست بود سوی دوست راهنما


میان شب بچراغ آفتاب نتوان جست
که آفتاب هم از نور خود شود پیدا


بپای مورچه نتوان بکوه قاف رسید
برو تو تعبیه کن خویش در پر عنقا


طریق عقل رها کن بعشق ساز حسین
اگر تو عاشق عشقی و عشق را جویا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
زندگانی بی رخ دلبر نمیباید مرا
دوست میباید کسی دیگر نمیباید مرا


چون برفت از پیش من آن ماه تابان بعد از این
تابش ماه و شعاع خور نمیباید مرا


خلق میخواهند حور و روضه رضوان ولی
جز وصال آن پری پیکر نمیباید مرا


گر به بینم قد او هرگز بطوبی ننگرم
ور بیابم لعل او کوثر نمیباید مرا


چون معطر شد مشامم از نسیم موی او
بوی مشک و نکهت عنبر نمیباید مرا


چون منور گشت رویم از فروغ روی او
پرتو مهر و مه انور نمیباید مرا


یارب آن دولت دهد دستم که گوید آنصنم
جز حسین خسته ابتر نمیباید مرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
دوای درد دل خسته ام بکن یارا
بیا که نیست مرا بی تو زیستن یارا


ز جستجوی تو یارا روان همیسازم
ز چشمه های دو دیده هزار دریا را


جماعتی که بکوی تو راه مییابند
کجا کنند تمنا بهشت اعلا را


برد خیال تو از ره هزار زاهد را
کند جمال تو شیدا هزار دانا را


چنان ز هوش برفتم ز عشق بالایت
که باز می نشناسم نشیب و بالا را


همان زمان که بروی تو دیده بگشادم
بروی غیر تو بستم در سویدا را


کمال حسن ترا زان نمیرسد نقصان
که ساعتی بنوازی حسین شیدا را​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
ای سوخته ز آتش عشقت جگر مرا
وی برده درد عشق تو از خود بدر مرا


عشق تو چون قضای ازل خواهدم بکشت
معلوم شد ز عالم غیب این قدر مرا


عمرم گذشت و از تو خبر هم نیافتم
یا آنکه نیست در طلب از خود خبر مرا


لب خشگم از هوای تو ای جان و دیده تر
خود نیست در جهان بجز از خشک و تر مرا


روزیکه لشگر غم تو دل بتاختن
نبود بغیر عشق پناه دگر مرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
گر صد هزار ناوک محنت ز دست دوست
غیر از دل شکسته نباشد سپر مرا


دیوانه ام مرا ز نصیحت چه فایده
ناصح مده ز بهر خدا دردسر مرا


شیرینی و حلاوت شعرم غریب نیست
کز شکر لعل تست دهن پر شکر مرا


آه حسین در دلت ای جان اثر نکرد
با آنکه سوخت آتش آه سحر مرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
هر دم بناز میکشد آن نازنین مرا
ناگشته از کرم نفسی همنشین مرا


آن ترک نیم مسـ*ـت که دارد بغمزه تیر
ز ابرو کمان کشیده و کرده کمین مرا


جانا بجان عشق بر آنم که دوزخ است
بی پرتو جمال تو خلد برین مرا


جنت برای دیدن دیدارم آرزوست
ورنه چه حاصل است از این حور عین مرا


فردا که هر کسی بنشانی شود پدید
داغ غلامی تو بود بر جبین مرا


منت ز آفتاب نیارم کشید از آنک
روشن به تست دیده دیدار بین مرا


نزدیک شد که عشق تو ای جان برآورد
آشفته وار از غم دنیی و دین مرا


جانم ز سر عشق تو هرگه که دم زند
حقا که جبرئیل نزیبد امین مرا


دیوانه گشته ام چو حسین ای پری نژاد
زنجیر نه ز سلسله عنبرین مرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
ای بر دل شکسته ز درد تو داغها
در سی*ن*ه ام ز آتش عشقت چراغها


چون هر دلی شده که بداع تو مبتلاست
نگشاید از تفرج گلزار و باغها


جانهای ما بداغ جدائی بسوختی
باشد که رخت خویش شناسی بداغها


در ورطه بلای تو دل گمشده است و جان
شد سالها که میکند از وی سراغها


شرح شمایل تو حسین ار کند شود
ز انفاس جانفزاش معطر دماغها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
ای آنکه جانم سوختی با داغ محنت بارها
دارم من آشفته دل با سوز عشقت کارها


گر چه میان آتشم با داغ درد تو خوشم
عاقل اگر چه میکند بر حال من انکارها


با یادت ای پیمان گسل خالی شد از اغیار دل
آیینه صافی کی شود بی صیقل از زنگارها


من سوی تو بشتافتم روی از دو عالم تافتم
چون نور ایمان یافتم بگسستم این زنارها


آئی بهنگام چمن ور نیز بگزیدی وطن
و اندر دل پر درد من از غم نشاندی خارها


از شوق تو ای دل ربا آتش فتد در جان ما
چون آورد باد صبا بوی تو از گلزارها


بگذر حسین از علم تن بشناس جان خویشتن
ناحق دهد صد علم و فن بگذر از این گفتارها​
 
بالا پایین