مجموعه اشعار حضرت مولانا

[VIXEN]

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دیده عقل مسـ*ـت تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو به سر نمی شود

-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی
باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من
خواب شبم ربوده‌ای مونس من تو بوده‌ای
درد توام نموده‌ای غیر تو نیست سود من
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

ای در دل من، میل و تمنا، همه تو!
وندر سر من، مایه سودا، همه تو!
هر چند به روزگار در می‌نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

گر بيدل و بي‌دستم وز عشق تو پابستم
بس بند که بشکستم ، آهسته که سرمستم
در مجلس حيراني ، جاني است مرا جاني
زان شد که تو مي داني ، آهسته که سرمستم
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

رندي و چو من فاشي ، بر ملت قلاشي
در پرده چرا باشي ؟ آهسته که سرمستم
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

از آتش عشق در جهان گرمی ها
وز شیر جفاش در وفا نرمی ها
زان ماه که خورشید از او شرمنده‌ ست
بی شرم بود مرد چه بی شرمی ها
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد
خوشتر از جان چه بود از سر آن برخیزد
-مولانا💚-​

 

[VIXEN]

در لا احب الآفلین پاکی ز صورت‌ها یقین
در دیده‌های غیب بین هر دم ز تو تمثال‌ها
-مولانا💚-