جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار حضرت مولانا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط محسا با نام حضرت مولانا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 7,732 بازدید, 316 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع حضرت مولانا
نویسنده موضوع محسا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

یک بار از این خانه بر این بام برآیید

آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید

از خواجه آن خانه نشانی بنمایید

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید

یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما باد

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
 

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
گر آبی خوردم از کوزه

خیال تو در او دیدم

وگر یک دم زدم بی‌تو

پشیمانم به جان تو
 

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
بیچاره‌تر از عاشق بیصبر کجاست

کاین عشق گرفتاری بی‌هیچ دواست

درمان غم عشق نه صبر و نه ریاست

در عشق حقیقی نه وفا و نه جفاست
 

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
خُنُک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو

به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو
 

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
آن‌چه رفت
از عشق او
بر ما مپرس…
 

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
دل مرنجان
که ز هر دل به خدا
راهی هست
 

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
درد ما را در جهان درمان مبادا بی شما

مرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شما

سی*ن*ه های عاشقان جز از شما روشن مباد

گلبن جان های ما خندان مبادا بی شما

بشنو از ایمان که می گوید به آواز بلند

با دو زلف کافرت کایمان مبادا بی شما

عقل سلطان نهان و آسمان چون چتر او

تاج و تخت و چتر این سلطان مبادا بی شما
 

*نبوا*

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Mar
1,662
11,434
مدال‌ها
4
ای آفتاب سرکشان با کهکشان آمیختی
مانند شیر و انگبین با بندگان آمیختی

یا چون شراب جان فزا هر جزو را دادی طرب
یا همچو یاران کرم با خاکدان آمیختی

یا همچو عشق جان فدا در لاابالی ماردی
با عقل پرحرص شحیح خرده دان آمیختی

ای آتش فرمانروا در آب مسکن ساختی
وی نرگس عالی نظر با ارغوان آمیختی

چندان در آتش درشدی کآتش در آتش درزدی
چندان نشان جستی که تو با بی‌نشان آمیختی

ای سر الله الصمد ای بازگشت نیک و بد
پهلو تهی کردی ز خود با پهلوان آمیختی

جان‌ها بجستندت بسی بویی نبرد از تو کسی
آیس شدند و خسته دل خود ناگهان آمیختی

از جنس نبود حیرتی بی‌جنس نبود الفتی
تو این نه‌ای و آن نه‌ای با این و آن آمیختی

هر دو جهان مهمان تو بنشسته گرد خوان تو
صد گونه نعمت ریختی با میهمان آمیختی

آمیختی چندانک او خود را نمی‌داند ز تو
آری کجا داند چو تو با تن چو جان آمیختی

پیرا جوان گردی چو تو سرسبز این گلشن شدی
تیرا به صیدی دررسی چون با کمان آمیختی

ای دولت و بخت همه دزدیده‌ای رخت همه
چالاک رهزن آمدی با کاروان آمیختی

چرخ و فلک ره می‌رود تا تو رهش آموختی
جان و جهان بر می‌پرد تا با جهان آمیختی

حیرانم اندر لطف تو کاین قهر چون سر می‌کشد
گردن چو قصابان مگر با گردران آمیختی

خوبان یوسف چهره را آموختی عاشق کشی
و آن خار چون عفریت را با گلستان آمیختی

این را رها کن عارفا آن را نظر کن کز صفا
رستی ز اجزای زمین با آسمان آمیختی

رستی ز دام ای مرغ جان در شاخ گل آویختی
جستی ز وسواس جنان و اندر جنان آمیختی

از بام گردون آمدی ای آب آب زندگی
از بام ما جولان زدی با ناودان آمیختی

شب دزد کی یابد تو را چون نیستی اندر سرا
بر بام چوبک می‌زنی با پاسبان آمیختی

اسرار این را مو به مو بی‌پرده و حرفی بگو
ای آنک حرف و لحن را اندر بیان آمیختی
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
ای خورده مرا جگر برای دگران
دانم که همین کنی برای دگران

من باد رهی بدم تو راهم دادی
من رستم از این واقعه وای دگران
 

VIXEN

سطح
6
 
"دخترِ آ. بهرنگی"
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
3,056
28,975
مدال‌ها
8
خواب مرا ببسته‌ای؛ نقش مرا بشسته‌ای
وز همه‌ام گسسته‌ای؛ بی‌تو به سر نمی‌شود

- مولانا 💚-
 
بالا پایین