جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار حمید مصدق

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام حمید مصدق ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 338 بازدید, 36 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع حمید مصدق
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم،
- می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری!
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
- که مرا
زندگانی بخشد
چشم های تو به من می بخشد
شورِ عشق و مستی
و تو چون مصرعِ شعری زیبا
سطرِ برجسته ای از زندگی من هستی.
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من شکوفایی گل‌های امیدم را در رؤیاها می‌بینم،
و ندایی که به من می‌گوید:
"گر چه شب تاریک است
دل قوی دار،
سحر نزدیک است"
دل من در دل شب
خواب پروانه شدن می‌بیند...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
کاشکی پنجه‌ی من
در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می‌جست

چشم من چشمه‌ی زاینده‌ی اشک
گونه‌ام بستر رود

کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می‌شدم از بود و نبود ...!
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من پذیرفتم شکست خویش را،
پندهای عقل دوراندیش را،

من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است

میروم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم آغوشت کنم

میروم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتر از من میشوی
آرزو دارم شبی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را

آرزو دارم خدا شادت کند
بعد شادی تشنه‌ی نامم کند
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من در آيينه رخ خود ديدم
و به تو حق دادم
آه می بينم، می بينم
تو به اندازه تنهايی من خوشبختی
من به اندازه زيبايی تو غمگينم
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
گاه می انديشم
خبر مرگ مرا با تو چه كس می گويد؟
آن زمان كه خبر مرگ مرا
از كسی ميشنوی ، روی تو را
كاشكی می ديدم ؛
شانه بالا زدنت را بی قيد
و تكان دادن دستت
كه مهم نيست زياد
و تكان دادن سر را
كه عجب عاقبت مرد ، افسوس!
كاشكي می ديدم
من به خود می گويم
چه كسي باور كرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد؟
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من صبورم اما
به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم میبندم

من صبورم اما
چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم
و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یك شبنم افتاده ز غم مغمومم

من صبورم اما
بی دلیل از قفس كهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب
و چراغی كه تو را از شب متروك دلم دور كند

من صبورم اما
آه، این بغض گران
صبر چه می داند چیست....
 
بالا پایین