جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آبزیان خرچنگ| خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آبزیان و آبزیستان ‌ توسط آریادخت با نام خرچنگ| خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 261 بازدید, 20 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته آبزیان و آبزیستان ‌
نام موضوع خرچنگ| خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند
نویسنده موضوع آریادخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها 0
بازدیدها 0
اولین پسند نوشته 0
آخرین ارسال توسط آریادخت
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
دلیا اونز نویسنده‌ی این اثر از همان کودکی عاشق نویسندگی بود
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
داستانی عاشقانه متأثر از طبیعت که در بطن آن، یک قتل مبهم رخ می‌دهد. (Refinery29)
- رمانی زیبا و گیرا تا مدت‌ها پس از مطالعه آخرین صفحه‌اش، محال است آن را از یاد ببرید... چون شما را به طرز سحرآمیز جذب خود می‌کند. (AARP)
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
جذاب، اصیل... یک درام رمزآلود از دادگاه جنایی، یک داستان عاشقانه‌ی گیرا. جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند، یک افسانه‌ی تمام عیار است. خوانندگان این کتاب، کیا را تا مدت‌های مدیدی به یاد خواهند داشت. (Shelf orens)
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
در بخشی از کتاب جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند می‌خوانیم:

کلانتر جکسون گفت: «ورن، این پرونده هنوز جای کار داره، اما بعضی چیزها جور درنمیان. همسر چیس و کارکنانش هنوز نمی‌دونن اون فوت کرده.»
دکتر ورن مورفی در جواب گفت:
- اد، من بهشون می‌گم.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
خیلی خوبه. ماشین من رو ببر. آمبولانس رو هم خبر کن تا بیاد جسد چیس رو ببره. اما درمورد این، با هیچ کسی صحبت نکن. من نمی‌خوام کسی از مردم روستا اینجا جمع بشن، و اگه تو این قضیه رو تعریف کنی، همه‌ی نقشه‌ها برملا می‌شه
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
ورن قبل از این که تصمیم به رفتن بگیرد، چند دقیقه‌ای به جسد چیس خیره شد، گویی چیزی را از قلم انداخته بود. به عنوان یک پزشک، او مجبور بود تمام شرایط را بررسی کند.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
اد به طرف بچه‌ها رفت و گفت: «شما همین جا بمونید. دوست ندارم کسی توی شهر درباره این ماجرا صحبت کنه. در ضمن، دست یا پاهاتون رو توی جاهایی که گلیه، نگذارید تا ردپا یا دست کسی ثبت نشه.»
بنجی گفت:
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
باشه. شما فکر می‌کنید یه نفر چیس رو کشته؟درسته؟ چون هیچ ردپایی پیدا نکردید. شاید یه نفر اون رو اینجا رها کرده؟
- من همچین حرفی نزدم. این احتمالات قسمتی از کار پلیس‌هاست. حالا، توی دست و پا نیایید و هر چیزی که اینجا شنیدید، به بقیه نگید.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
افسر جو پوردو، معاون کلانتر، یک مرد کوتاه قد با خط ریش‌های پهن، کمتر از پانزده دقیقه بعد، با ماشین گشت‌زنی در صحنه حاضر شد.
- باورش برام سخته. چیس مُرده. اون بهترین کارفرمایی بود که این شهر به خودش دیده. مرگ اون بعضی چیزها رو به هم می‌زنه.
- حق با توه. بیا بریم سراغ پرونده.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
تا حالا چه چیزایی دستگیرتون شده؟
اد از بچه‌ها فاصله گرفت و گفت: «چیزی که شاید همه در ظاهر بگن، اینه که مرگ چیس یه تصادف بوده و از اون بالا افتاده پایین. اما من تا این لحظه که دارم باهات صحبت می‌کنم، هیچ ردپایی از اون روی پله‌ها یا گل‌ولای‌ها ندیدم. بیا بررسی کنیم که آیا شواهدی در مورد صحنه‌سازی این قتل وجود داره یا نه.»
 
بالا پایین