فایل شده [خسته ام] اثر «mobina_T _ وانیا کاربر انجمن رمان بوک»

[شاید هیچکس]

....
در بین احساسات سرگردان
جایی میان چکه‌ی باران
یک گوشه از آن کلبه‌ی ویران
مدفون شده این قلب بی‌ایمان
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
اندوه سراسر شده لبریز ز جانم
افتاده همه ترسِ نبودِ تو به جانم
دلبسته شدم من بر تو بهر چه جانم ؟
جانا چه شده در پس این جان تو جانم ؟
.....​

 

[شاید هیچکس]

...‌‌.
آدم که عاشق می‌شود ،
دیوانه عاقل می‌شود

ارزانی خویشت شود ،
وقتی که قابل می‌شود
.....
​

 

[شاید هیچکس]

....
اگر چه حال من است حال یک شیدا
ولی جهان منم با تو می‌شود پیدا
اگرچه دلم با تو می‌شود رسوا
ولی تمام شبم با تو می‌شود یلدا
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
دلم در گیر و دار دلبر بی‌دل اسیر است
دلیر و دلبر و دلدار من خود یک امیر است
دلا دلداده‌ای ، دلدار من یک پا دلیر است
اگر دلبر شویی دلداده‌ی من خود اجیر است
....‌‌.​

 

[شاید هیچکس]

....
چرا من از درون پیرم
دیگه از عشق تو سیرم
منم بعد از تو دلگیرم
ولی انگاری می‌میرم
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
گیرم که مرا خاطره‌ات باز فنا داد
در خلوت شب، چلچله ای ناز صدا داد
تنها من از این دوری تو زخم نخوردم
دلداده تو ام بودی و این عشق خطا داد
..... ​

 

[شاید هیچکس]

....
تقدیم کنم شعر خودم را به تو یارا
عاشق نشدی ، درک نکردی مارا
هجران و فغان موج زند بر دل ما
این درد چه جان کاست تمام بدنم را
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
بعد هر تاریکی اما روشنی‌ست
گفته‌اند هر درد را هم مرهمی‌ست
درد من مرحم ندارد بعد تو
حسرتم در نیمه شب‌ها ماندنی‌ست
.....​

 

[شاید هیچکس]

....
هیچ مرغی در قفس لانه نمی‌سازد ولی
من در این ویرانه‌ها گم کرده‌ام جان و دلی
من همی گردم به دنبال دری یا چون پلی
تا بسازم لانه‌ای در بند یار و یک دلی
.....​