- Jul
- 2,612
- 4,929
- مدالها
- 2
- چه زمانی مناسبترین وقت برای نوشتن است؟
- ایدههای نو از کجا میآیند؟
- چطور برای کارهایم برنامهریزی کنم؟
- چگونه میتوانم همیشه خلاق باشم؟
- چطور در کارهایم نوآوری کنم؟
- چطور همیشه انگیزۀ نوشتن داشته باشم؟
یکی از موثقترین و بهترین راهها برای پیدا کردن پاسخ این پرسشها، استفاده از تجربیات دیگر نویسندگان در این زمینه است.
نویسندهای که سالها دست به قلم است و به صورت مرتب مینویسد، به تجربه دریافته است که در مواجهه با این پرسشها از چه روشی استفاده کند.
همینطور وقتی میتوانید به جوابهایی قابلاتکا برای پرسشهای بالا برسید که حاصل تجربیات چند نویسنده را در کنار هم ببینید و با مقایسه آنها و با توجه به آنچه با شرایط شما مناسبتر است، بهترین گزینه را انتخاب کنید.
کتاب «چگونه مینویسیم» یکی از کتابهایی است که تجربیات چند نویسنده را در کنار هم آورده و چکیدۀ تجربیات و دانش آنها را در اختیارتان قرار میدهد.
چندی پیش در روزنامۀ آفتاب مطالبی با همین عنوان چاپ میشده است. به دلیل استقبال فراوان از این مطالب، تصمیم برای نگارش این کتاب گرفته شده است.
در این کتاب از تجربیات ۱۷ نویسندۀ معاصر استفاده شده است و درسهایی به هم پیوسته و بسیار آموزنده در اختیار خواننده قرار میدهد.
این کتاب کوچک از ۱۷ فصل کوتاه تشکیل شده است و در هر فصل درسهای نویسندگی را از زبان یکی از این نویسندگان معاصر میخوانیم.
با خواندن این کتاب میتوانید یقین داشته باشید که به چکیدۀ بهترین درسهای نویسندگی دسترسی دارید و عصارۀ برترین تجربیات نویسندگان دنیا را در قالب محتوایی کوچک و البته آموزنده در اختیار شما است.
با هم چند فصل از این کتاب جذاب و آموزنده را مرور میکنیم.
در فصل پرورش خلاقیت از جیمز کلیر، یکی از بهترین راههای خلاقیت را سخت کار کردن میداند.
برخلاف باور عموم که خلاقیت را ذاتی و حاصل فعل و انفعالاتی میدانند که در بدن افراد بااستعداد رخ میدهد، در اینجا با نگرش متفاوتی از خلاقیت آشنا میشویم.
جیمز کلیر میگوید انجام کار سخت، نیازمند برنامهریزی مرتب و حرفهای است و دقیقاً تفاوت بین نویسندۀ حرفهای و غیرحرفهای، در نتیجۀ داشتن برنامۀ ثابت و منسجم روزانه و هفتگی است.
خلاق بودن و حرفهای شدن رنج دارد اما نویسنده تأکید میکند که اگر برای انجام کاری که به آن علاقه دارید، رنج هم بکشید، هر گز از آغاز کردن آن پشیمان نخواهید شد.
در پاسخ به این سؤال که «چگونه میتوانیم حرفهای شویم؟» نویسنده سه پیشنهاد مهم را ارائه میدهد: تصمیمگیری دربارۀ کار مورد علاقه، داشتن برنامۀ زمانی، داشتن برنامۀ زمانی هفتگی.
در اینجا با ذکر نمونهها و مثالهای واقعی متوجه میشویم که محدود بودن و برنامۀ زمانی، تا چه اندازه میتواند قدرتآفرین باشد. برخلاف باوری که در ذهن اغلب ما شکل گرفته است و محدود بودن را مانع میدانیم، در اینجا به محدود بودن، به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی خلاقیت اشاره شده است.
همینطور با نگرش متفاوتی دربارۀ انگیزه داشتن در کار مواجه میشویم. نویسنده معتقد است که انگیزه پیش از نوشتن به وجود نمیآید بلکه بعد از آن رخ میدهد.
انگیزه در کار نوشتن را میتوانید با استفاده از خلق چیزهایی کوچک و نوشتنهای کوچک، تقویت کنید.
خلاصهای از این بخش
ما نیاز داریم که مرتباً تمرین کنیم تا بهتر شویم. زمانی که هرروز مینویسیم، نویسندۀ بهتری میشویم.
خیلی از مردم دوست دارند بنویسند اما این کار را نمیکنند چون برنامهای ندارند.
برنامهریزی و ایجاد زمانبندی، نظم و ترتیبی است که اهدافمان را به واقعیت مبدل میکند.
ما اگر برنامۀ زمانی ثابتی نداریم و فقط وقتی کار میکنیم که انگیزه داریم، پس نباید توقع داشته باشیم که در کارمان پیشرفت کنیم و حرفهای شویم.
حرفهای بودن زحمت دارد. حرفهایها به برنامۀ زمانیشان وفادارند؛ اما آماتورها به رودخانۀ زندگی اجازه میدهند که آنها را به هرکجا خواست ببرد.
حرفهای بودن یعنی میخواهیم آنچه را دوست داریم یا آنچه برایمان در اولویت است، از حرف به عمل تبدیل کنیم.
حرفهای بودن به معنای اعتیاد به کار نیست بلکه به این معناست که آنچه را برایمان اهمیت دارد زمانبندی و اجرا کنیم. به ویژه زمانی که میلی به انجام دادنش نداریم.
بهتر است خودمان را در محدودیت قرار دهیم مثلاً در موقعیتی که ناچار هستیم منتهای استفاده را از زمان بکنیم، فقط از تعداد محدودی کلمه برای نوشتن کتاب استفاده کنیم.
محدودیتها خلاقیتمان را شکوفا میکنند و باعث میشوند تا بهترین کارهایمان را تولید کنیم.
انگیزه اغلب اوقات بعد از شروع یک عادت جدید میآید نه قبل از آن. شروع کار بهطور طبیعی تولید حرکت میکند. هر بار که شروع میکنیم خاتمه دادن برایمان آسان میشود.
قرار نیست چیزی خلق کنیم که جهان را تغییر دهد.
قرار است یک چیز کوچک به درد بخور بسازیم.
خلق کردن راهی است برای تلف نکردن لحظات باارزشمان.
همکاری کردن، خلق کردن و مشارکت در زندگی اطرافمان معنای یک زندگی خوب است.
