جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار خواجوی کرمانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط SETAREH_M با نام خواجوی کرمانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 8,035 بازدید, 300 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع خواجوی کرمانی
نویسنده موضوع SETAREH_M
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
هم مگر لطف تو گردد عذر خواه بندگان

ور نه معلوم است کز حد میرود تقصیر ما
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد
بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد

گمان مبر که ز خاطر کنم فراموشت
ز پیش می‌روی اما نمی‌روی از یاد
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
هر سری لایق سودای تو نبود لیکن
از تو در هیچ سری نیست که سودائی نیست

جای آن هست که بنوازی و دستم گیری
که به جز سایهٔ لطف تو مرا جائی نیست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
در عشق چو قربان شوی از کیش برون آی
ور لاف انا الحق زنی از دار میندیش

گر جان طلبد یار دل یار بدست آر
چون سر بشد از دست ز دستار میندیش
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
هر سری لایق سودای تو نبود لیکن
از تو در هیچ سری نیست که سودائی نیست

جای آن هست که بنوازی و دستم گیری
که به جز سایهٔ لطف تو مرا جائی نیست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
ز زلفت گرچه کافر می‌توان شد
زعکس رویَت ایمان می‌توان یافت

بهر موئی از آن زلف پریشان
دل جمعی پریشان می‌توان یافت

از آن با درد می‌سازم که دل را
هم از درد تو درمان می‌توان یافت
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
جان پرورم گهی که تو جانان من شوی
جاوید زنده مانم اگر جان من شوی

رنجم شفا بود چو تو باشی طبیب من
دردم دوا شود چو تو درمان من شوی
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
مائیم آن گدای که سلطان گدای ماست
ما زیر دست مهر و فلک زیر پای ماست

تا بر در سرای شما سر نهاده‌ایم
اقبال بندهٔ در دولتسرای ماست

بودی بسیط خاک پر از های و هوی ما
و کنون جهان ز گریه پر از های هاست ماست

زین‌سان که در قفای تو از غم بسوختیم
گوئی که دود سوخته‌ئی در قفای ماست

تا کی زنید تیغ جفا بر شکستگان
سهلست اگر بقای شما در فنای ماست

گر برکشی وگر بکشی رای رای تست
هر چیز کان نه رای تو باشد نه رای ماست

آن کاشنای تست غریبست در جهان
وان کو غریب گشت ز خویش آشنای ماست

ما را اگر تو مشتری یی، این سعادتی ست
بنمای رخ که دیدن رویت بهای ماست

خواجو که خاک پای گدایان کوی تست
شاهی کند گرش تو بگوئی گدای ماست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
جان چه ارزد که برم
تُحفه بجانان هیهات

همه دانند که کَس
زیره بکرمان نبرد...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
ز زلفت گرچه کافر می‌توان شد
زعکس رویَت ایمان می‌توان یافت

بهر موئی از آن زلف پریشان
دل جمعی پریشان می‌توان یافت

از آن با درد می‌سازم که دل را
هم از درد تو درمان می‌توان یافت
 
بالا پایین