- Sep
- 5,799
- 27,078
- مدالها
- 2
من
من در این محفل هوشیار که ندارم به کسی!
شب در این منزلهی عشق که نگویم به کسی!
ای خدا صحبت جانان به نماز و به صدا،
وای که از بوی خوش تو که نبردم به کسی!
خوب و بد را که ندارد؛ ملحی سوی و چنان،
نظم گیتی چه خوش است؛ باز نسازم به کسی!
مسـ*ـت آن ایزد یکتا به همه باز که رسد؛
می به دل دست خراب است و ننوشم به کسی!
لیکن ای خالق جانی، تویی آن نبیذ و من،
بر خمار و سمعی چون که شنیدم به کسی!
ای نیاز و خبری گوی و نگو جان صنو
بر هوا چون نبرد؛ ساقی و مستم به کسی!
آخرین ویرایش: