نقد آثار کاربران داستان کوتاه [آذربو] اثر «حنا کاربر انجمن رمان بوک»

[-پریزاد-]

به نام خدا
عنوان: آذربو (گل آتش)
ژانر: فانتزی، معمایی
نویسنده: فاطمه(حنا).
خلاصه: گشتم و گشتم به دنبال نشانه‌ای کوچک از حقیقت‌ها که مرا باوری کنند بر آبشار سرنوشت! اما آن بود که نیست کردن بر آن‌چه برایِ من گنجینه‌ای سرنوشت ساز بود، مرا به دام مرداب سیاهی کشاندن که حقیقتی سرگیجه‌آور جز احکام زندگی‌ام شد... .

فایل شده - [وبالِ‌تعسر] اثر «فاطمه کاربر انجمن رمان بوک»

عنوان: وبالِ‌ تعسر ژانر: فانتزی، ترسناک نویسنده: فاطمه سلمانی ویراستار: @TOKYO کپیست: @~Fateme.h~ عضو گپ نظارت : (5)S.O.W خلاصه: لحظه‌ای ناخودآگاه چترِ لطف و رحمت از دستانم رها شد و همراه بادِ نیک‌ بختی رهگذر‌ شدند و من با آدابِ لطف و رحمت ناآشنا شدم و سایه‌های‌ زلت، روح‌ پاکم را تسخیر کردند...

forumroman.com

 

[آوا...]

سلام وقت بخیر🌹

روند داستان منطقی و روان است و قلم نویسنده خوب. به طوری که خواننده را مشتاق می‌کند برای خواندن ادامه‌ داستان.
عنوان خلاقانه و علائم نگارشی به خوبی رعایت شده است.
موفق باشید حنا بانو❤️

 

[-پریزاد-]

سلام وقت بخیر🌹

روند داستان منطقی و روان است و قلم نویسنده خوب. به طوری که خواننده را مشتاق می‌کند برای خواندن ادامه‌ داستان.
عنوان خلاقانه و علائم نگارشی به خوبی رعایت شده است.
موفق باشید حنا بانو❤️

قربونت♥️🍀

 

[ساناز هموطن]

سلام حنا عزیز. رمان تخیل جذابی داره و اسم زیبایی که با روند رمان هم‌خونی داره. فقط اشتباهات نگارشی در پارت‌ها به چشم می‌خوره. با دقت بیشتری برای جذابیت بیشتر قلمتون رمان رو نگارش کنین. یه جا سعی رو سیع نوشتین. اینجور اشتباهات زیاد به چشم میاد در متن رمان. با رفع اشکالات نگارشی حتما داستان جذابی خواهین داشت🌹

 

[-پریزاد-]

سلام حنا عزیز. رمان تخیل جذابی داره و اسم زیبایی که با روند رمان هم‌خونی داره. فقط اشتباهات نگارشی در پارت‌ها به چشم می‌خوره. با دقت بیشتری برای جذابیت بیشتر قلمتون رمان رو نگارش کنین. یه جا سعی رو سیع نوشتین. اینجور اشتباهات زیاد به چشم میاد در متن رمان. با رفع اشکالات نگارشی حتما داستان جذابی خواهین داشت🌹

سلام گلی
بله؛ چون هنوز رمان اشکالاتش توسط ناظر گفته نشده من ویرایش نزدم به وقت ویرایش می‌زنم.

 

[Tara Motlagh]

فاطمه عزیزم
داستانت رو خوندم. چیزی که همون ابتدا به چشم من اومد دامنه لغت خیلی خوبیه که داری و انتخاب ژانر فانتزی که نشونه ذهن خلاقیه که داری
عنوان داستان نوآورانه و جالبه. و اینکه بعد در سیر داستان متوجه میشیم به علامت خاصی اشاره می‌کنه، اون رو جالب‌تر هم می‌کنه
داستانت ژانر معمایی و فانتزی داره تا اینجا ژانر فانتزی رو میشه دید اما ژانر معمایی فقط در فراموشی آروشا دیده میشه هرچند هنوز ابتدای داستان هست و باید منتظر ادامه بود
مقدمه بیشتر از این‌که ابهام داشته باشه گنگ و ثقیله. یعنی جملات و کلمات جوری کنار هم قرار گرفتن که عملا چیز خاصی رو نمیشه ازشون فهمید
سیر داستان هم مثل مقدمه کمی گیج کننده‌ و سریعه و این شاید بیشتر به خاطر توصیفات ناکافی از فضا و مکان، احساست و شخصیت‌ها باشه. این‌که خواننده هنوز نمی‌دونه قهرمانان داستانی که می‌خونه چه شکلی هستن و چه ویژگی‌های ظاهری دارن و اصلا شبیه انسان هستن یا نه، اضافه کردن این‌ها به متن داستان می‌تونه به خواننده برای درک بهتر فضا و همین‌طور ژانرها کمک کنه
علت حمله به آهو توسط الیکا رو هم متوجه نشدم. الیکا سمت روستا میره تا غذا تهیه کنه اما یهو آهویی رو می‌بینه و با چاقو زخمیش می‌کنه. و به خواننده توضیحی داده نمیشه که چرا الیکا این کار رو انجام میده
یا گرگی که یهو پای درخت می‌شینه و آروشا اون بالا می‌مونه
و بعد ایلماهی که با آهو غیب میشه
فکر می‌کنم لابه‌لای اتفاقات اگه کمی مونولگ‌هایی اضافه بشه که توصیفات کافی را دربر داشته باشن این مشکل پرش اتفاقات حل بشه.
ایرادات نگارشی هم در متن وجود داره
بعضی جملات بسیار گنگن:
*مرا باوری کنند بر آبشار سرنوشت
*اما آن بود که نیست کردن بر آن‌چه برایِ من گنجینه‌ای سرنوشت ساز بود
*گاه کسانی شمرده می‌شوند که تلاش می‌کند و نتیجه آن‌ هم چیزی جز موفقیت نیست...
*مشت یک دختر بلند قامت بلند شدم و دستم را روی قفسه‌سی*ن*ه‌ام کوبیدم و نفس‌هایِ پی‌در پی کشیدم تا کمی آرام شدم
در متن بی‌نظمی دیده میشه و گاهی دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها پشت سر هم اومدن و از هم متمایز نشدن
اشتباهات تایپی هم در متن وجود داره
استفاده زیاد از ویرگول به جای نقطه و گاهی "و" به جای ویرگول یا نقطه
استفاده زیاد از کلمه سپس
نکته‌هایی که داخل پرانتز و برای شرح اومدن بهتره با یه ستاره در بالای قسمتی که قراره شرح داده بشه در پایان پارت و به صورت زیرنویس بیان. اینجوری متن رمان منظم‌تره و حواس خواننده رو از خوندن پرت نمی‌کنه
قدمات ⬅️ قدم‌ها
طنین‌انگیز ⬅️ طنین‌انداز
سیع ⬅️ سعی
و در آخر برات آرزوی موفقیت و قلمی تواناتر از هر روز می‌کنم عزیزدلم.

 

[-پریزاد-]

سلام تارا جانم
مرسی بایک نقد
مشکلات رایج داشتان چون هنوز ناظر بهم نگفته چه اشکالاتی دارم ویرایش نشده که شر فرصت ویرایش میشه.
ژانر معمایی در پارت های آینده هست و میشه گفت پایان داستان کلاً به سبک معمایی تمام خواهد شد.
و اینکه سریع بود اتفاقات رمان برای این هست که دلستان کوتاه هست من به عنوان یک نویسنده دشتم باز نیست که بتونم نثل رمان توصیفات زیاد کنم و در پارت های آینده توصیفاتی رو هم از شخصیت ها خواهم کرد
و موضوع آهو که اِلیلا در راه روستا بوده تا بره و غدایی برای آروشا پیدارکنه. که آهویی رو میبنه مگه غیر از اینکه میخواد آهو رو شکار کنه؟؟
و بعد من در طول داستان به طور غیر مستقیم گفتم که در جهان اهریمن ها هستند هر نوع اتفاقی مثل همین گرگ که برای شکار خود در میان جنگل کلبه‌ای یوده و در اونجا رفته تا شاید غدایی پیدا کنه و مشکل از قلم من بوده که درست نگفتم و این اشکالات رو امروز درست میکنم.

 

[Tara Motlagh]

سلام تارا جانم
مرسی بایک نقد
مشکلات رایج داشتان چون هنوز ناظر بهم نگفته چه اشکالاتی دارم ویرایش نشده که شر فرصت ویرایش میشه.
ژانر معمایی در پارت های آینده هست و میشه گفت پایان داستان کلاً به سبک معمایی تمام خواهد شد.
و اینکه سریع بود اتفاقات رمان برای این هست که دلستان کوتاه هست من به عنوان یک نویسنده دشتم باز نیست که بتونم نثل رمان توصیفات زیاد کنم و در پارت های آینده توصیفاتی رو هم از شخصیت ها خواهم کرد
و موضوع آهو که اِلیلا در راه روستا بوده تا بره و غدایی برای آروشا پیدارکنه. که آهویی رو میبنه مگه غیر از اینکه میخواد آهو رو شکار کنه؟؟
و بعد من در طول داستان به طور غیر مستقیم گفتم که در جهان اهریمن ها هستند هر نوع اتفاقی مثل همین گرگ که برای شکار خود در میان جنگل کلبه‌ای یوده و در اونجا رفته تا شاید غدایی پیدا کنه و مشکل از قلم من بوده که درست نگفتم و این اشکالات رو امروز درست میکنم.

موفق باشی عزیزدلم
درسته چون داستان کوتاهه دست نویسنده برای خیلی توصیفات و بال و پر دادن‌ها کوتاه میشه اما یه پیشنهادی دارم تو نوشتن داستان کوتاه برای این‌که داستان طولانی نشه یه تکنیک وجود داره و اون هم اینه که به صحنه‌های مهم داستان بپردازی و اونها رو پر و بال بدی و برای بقیه صحنه‌ها یه توضیح کوتاه بدی و رد بشی اینطوری همه چی سر جای خودش قرار می‌گیره

 

[-پریزاد-]

موفق باشی عزیزدلم
درسته چون داستان کوتاهه دست نویسنده برای خیلی توصیفات و بال و پر دادن‌ها کوتاه میشه اما یه پیشنهادی دارم تو نوشتن داستان کوتاه برای این‌که داستان طولانی نشه یه تکنیک وجود داره و اون هم اینه که به صحنه‌های مهم داستان بپردازی و اونها رو پر و بال بدی و برای بقیه صحنه‌ها یه توضیح کوتاه بدی و رد بشی اینطوری همه چی سر جای خودش قرار می‌گیره

عزیزم من طبق گفته هات یکم دلیل خنجر زدن به آهو رو توصیف کردم و باقی رو هم انشالله سر فرصت
همچنین تو ام موفق باشی گلم😍

 

[Kosarvalipour]

سلام عزیز وقتت بخیر
نقاط قوت و ضعف که همیشه هستن و حرف زدن راجبشون اینجا زیاد کمکی نمیکنه، یه نظر شخصی میگم که حالا این نظر منه بستگی داره به خودت، ولی بهش فکر کن اگر دوست داشتی تو داستانت اونو هم رعایت کن.
داستانت چون ژانرش فانتزیه و درمورد اهریمن ها و معمایی هست و... همچنین چون زبان راویت هم فارسی ادبی هست همه ی اینا یه فضای تاریخی ایجاد می‌کنه.
بنظر من اگر ژانرت رو تاریخی کنی و بری مثلاً یه صدسال دویست سال قبل فلش بک بزنی اینا رو تعریف کنی خیییلی جالبتر میشه.
موفق باشی🌹