جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده [در آغوش یادها] اثر «سونیا کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط نهـنگـ با نام [در آغوش یادها] اثر «سونیا کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,340 بازدید, 25 پاسخ و 17 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع [در آغوش یادها] اثر «سونیا کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع نهـنگـ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهـنگـ
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
20241223_155009.jpg
بسم نور
اثر: در آغوش یادها
به قلم: سونیا
ژانر: تراژدی، عاشقانه
ویراستار: @سپید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
صحنه اول: اتاق بیمارستان، دو سال پیش

(اهورا و ماهور در اتاق بیمارستان نشسته‌اند.
ماهور نگران و مضطرب است.)

ماهور: (دستش را به موهایش می‌کشد) نمی‌دونم چطور می‌تونم این کارو بکنم. موهام…
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
اهورا: (با محبت) عزیزم، این فقط یه مرحله‌ست. تو خیلی قوی‌تری از اون چیزی که فکر می‌کنی.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
ماهور: (چشمانش پر از اشک) اما نمی‌خوام اینجوری به نظر بیام.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
اهورا: (دستش را روی شانه‌اش می‌گذارد) تو همیشه زیبا هستی، حتی بدون مو. منم اینجا هستم، همیشه کنار تو.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
ماهور: (نفسش را عمیق می‌کشد) واقعاً فکر می‌کنی می‌تونم اینو تحمل کنم؟
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
اهورا: (با اطمینان) آره، می‌تونی. هر قدمی که برمی‌داری، نشون‌دهنده‌ی شجاعت توئه.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
ماهور: (با لبخند کم‌رنگ) خوب، اگه تو اینجا هستی، شاید بتونم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
(مرد به آرامی قیچی را برمی‌دارد و شروع به تراشیدن موهای زن می‌کند.)

ماهور: (با صدای لرزان) واقعاً فکر می‌کنی بعد از این همه، هنوز هم زیبا می‌شم؟
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,658
مدال‌ها
10
اهورا: (با محبت) تو همیشه زیبا خواهی بود. موهاتو که بزنیم، فقط یه بخش از تو رو تغییر می‌ده.
 
بالا پایین