جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده [در آغوش یادها] اثر «سونیا کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط نهـنگـ با نام [در آغوش یادها] اثر «سونیا کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,332 بازدید, 25 پاسخ و 17 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع [در آغوش یادها] اثر «سونیا کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع نهـنگـ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهـنگـ
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
ماهور: (نفسش را عمیق می‌کشد) فکر می‌کنم می‌تونم اینو تحمل کنم.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
اهورا: (با اشتیاق) آره، تو می‌تونی. ما با هم اینو پشت سر می‌ذاریم.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
صحنه دوم: اتاق بیمارستان، روز ملاقات

(اهورا وارد اتاق بیمارستان می‌شود. ماهور روی تخت خوابیده است. چهره‌اش رنگ‌پریده و خسته است.)

اهورا: (با صدای لرزان) عزیزم، من اینجام.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
ماهور: (با صدای ضعیف) تو همیشه می‌آیی…

اهورا: (اشک در چشمانش) نمی‌تونم بدون تو زندگی کنم.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
ماهور: (با نگاهی پر از عشق) منم… اما بعضی وقتا می‌ترسم.

اهورا: (دستش را در دستش می‌گذارد) هیچ‌وقت نترس. من همیشه با تو هستم.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
(زن لبخند می‌زند، اما چشمانش کم‌کم بسته می‌شود.)

اهورا: (با فریاد) نه! نه! لطفاً نرو!
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
(زن بی‌حرکت می‌شود. مرد در حالی که اشک می‌ریزد، به او نزدیک می‌شود.)

اهورا: (با صدای شکست) تو نمی‌تونی اینطور بروی… من به تو نیاز دارم.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
صحنه سوم: قبرستان، روز هفتم بعد از مراسم

(مرد با صورتی ماتم‌زده به سنگ قبر خیره شده است. سکوتی سنگین در فضا حاکم است. درختان اطراف قبرستان با باد به آرامی تکان می‌خورند و آسمان ابری است.)
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
(زمان حال)

(مرد پر از غم و تنهایی است. او هر روز به یاد همسرش به اینجا می‌آید، با قلبی شکسته و روحی خسته از فقدان.)

اهورا: (با صدای لرزان) دو سال پیش، اینجا بودیم… تو هنوز با من بودی.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,965
35,645
مدال‌ها
10
(چند لحظه سکوت می‌کند و سپس ادامه می‌دهد.)

اهورا: (با گریه) یادم نمیره که چطور موهاتو با عشق تراشیدم. تو همیشه قوی بودی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین