جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده دلنوشته‌ی بی صدا می‌گریم اثر سانی

  • نویسنده موضوع زمرد
  • تاریخ شروع

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط زمرد با نام دلنوشته‌ی بی صدا می‌گریم اثر سانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,419 بازدید, 21 پاسخ و 23 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع دلنوشته‌ی بی صدا می‌گریم اثر سانی
نویسنده موضوع زمرد
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVAN.
ز
موضوع نویسنده

زمرد

مهمان
Negar_۲۰۲۲۰۲۰۸_۱۳۵۹۲۷.png
دلنوشته: بی صدا می‌گریم
نویسنده: س‌‌.ج
ژانر: تراژدی
ناظر: @شهریار
کپیست: @نازی.م
مقدمه
چنان از دنیا دلگیرم،
که تقدیرم این شده است.
ای کاش در این دنیا
به زنجیر نمی‌بستیم.
چه بی‌ک.س گفته‌ام،
که خود را هم نمی‌شناسم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,374
مدال‌ها
13
Picture1 (2) (1).png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.


حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:

[ قوانین تایپ دلنوشته ]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته ]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[ تاپیک درخواست تگ دلنوشته ]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[ تاپیک درخواست جلد ]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[ تاپیک اعلام پایان دلنوشته ]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[ سوالات و مشکلات دلنویسان ]

با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
ز
موضوع نویسنده

زمرد

مهمان
کاش سکوت کردن مرحمی بود روی زخم‌هایم!
جا به جای بدنم کبود شده است!
یک زخم عمیق، درست روی زانوم.
هیچ‌گاه مرحمی نبود!
سر بر زانوهایم می‌گذارم و بی‌صدا می‌گریم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز
موضوع نویسنده

زمرد

مهمان
من هیچ‌گاه بزرگ تصور نکرده‌ام.
این‌که توقع داشته باشم زندگی بر مراد دلم خوش بگذرد.
نه!
ولی گاهی وقت‌ها از زمین خوردن دور بودم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز
موضوع نویسنده

زمرد

مهمان
بعضی وقت‌ها کنار مادر بودن خانه‌ی امن دنیاست!
ولی...
هیچ‌گاه فکرش را نمی‌کردم درست تو اوج بچه‌گیم رهایم کند.
این‌که بفهمی خسته‌ای یا خوشحالی؟
این‌که چشمانت درمانده است؟
بی‌تاب است.
بی‌تاب دستانی که سوز سرمای این‌جا را هر چند کم، کمتر کند.
گریه‌ام گرفته است و اشک‌هایم بی محابا باریدن را می‌خواهند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز
موضوع نویسنده

زمرد

مهمان
تا به حال فکرش را کردی که به جای من باشی؟
فقط یک لحظه به جای من ماندن چه حسی دارد؟
به گذشته‌ام نگاه کن تا پی ببری نداشتن چه حالی دارد.
آری!
درست نگاه کن...
زمانی که با هق‌هق صدایشان کردم، با بی‌رحمی کنارم زدند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین