- Nov
- 2,476
- 37,997
- مدالها
- 5
هرگز آخرین جملهای برای غروب آفتاب وجود ندارد!
چون فردا طلوع میکند... .
هرگز غیر ممکنی وجود ندارد!
چون هرچیزی ممکن است.
مثلا ممکن است روزی در کنار دریای شمال، تورا ببینم دست در دست کودکی که با هیجان میخندد و چهقدر به تو شباهت دارد.
گویا که نیمهی جان تو است!
بدون پلک زدن نگاه کنم به کودکی که مال من نیست ولی مال تو... چرا!
مال تو است.
رویاهای برباد رفته را مرور کنم و از بازی کودکت خندهام بگیرد و بدون معطلی همسر زیبایت را ببینم و با خود بگویم:
- همین شادی برای من کافی است!
چون فردا طلوع میکند... .
هرگز غیر ممکنی وجود ندارد!
چون هرچیزی ممکن است.
مثلا ممکن است روزی در کنار دریای شمال، تورا ببینم دست در دست کودکی که با هیجان میخندد و چهقدر به تو شباهت دارد.
گویا که نیمهی جان تو است!
بدون پلک زدن نگاه کنم به کودکی که مال من نیست ولی مال تو... چرا!
مال تو است.
رویاهای برباد رفته را مرور کنم و از بازی کودکت خندهام بگیرد و بدون معطلی همسر زیبایت را ببینم و با خود بگویم:
- همین شادی برای من کافی است!
آخرین ویرایش توسط مدیر: