- Nov
- 7,201
- 9,226
- مدالها
- 7
هیچ اشارهای به زرتشت در قرآن نشدهاست. در قرآن کلمه «مجوس» یک مرتبه در کنار «یهود و صابئیان و نصارا» به کار رفتهاست.[۱۶۱] با این حال، محمد پیروان زرتشت را در میان اهل کتاب قرار نداده بود و مسلمین پس از فتح ایران، چون نمیتوانستند همه آنها را بکشند یا به اسلام وارد کنند، مجبور شدند زرتشتیان را به جمع اهل کتاب اضافه سازند.[۱۶۲] در احادیث اسلامی، به خصوص در احادیث شیعه، به کتابی که مجوسیان داشتند و «پیامبری» که به سوی آنان فرستاده شد اشاره شدهاست، اما منظور از این «پیامبر» در اکثر موارد زرتشت نیست. حدیثی از پیامبر اسلام نقل است که «مجوسیان پیغمبری داشتند که او را کشتند و کتابی نیز داشتند که آن را سوزاندند. پیغمبر آنان کتاب خود را بر روی ۱۲ هزار پوست گاو نوشته بود.»[۱۶۳] احادیث مشابهی از علی بن ابیطالب و جعفر صادق نیز وجود دارد که البته جعفر صادق در انتهای حدیث خود میگوید: «اسم آن کتاب جاماست بود و اسم پیغمبرشان داماست.»[۱۶۴] پرسش و پاسخی از جعفر صادق با یک «زندیق» نیز در منابع شیعه وجود دارد که در آن، وی «مجوس» را از اهل کتاب به حساب میآورد، اما زرتشت را «پیامبر» آنها نمیداند:[۱۶۵]
زندیق… میپرسد: «آیا خداوند پیامبری به سوی مجوس فرستادهاست؟»... جعفر صادق گفت: «هیچ امتی نیست مگر اینکه از طرف خداوند منذری برای آنها مبعوث شدهاست و بر قوم مجوس هم از طرف خداوند پیامبری با کتاب آسمانی فرستاده شدهاست منتهی مجوسیان او را تکذیب کردند و کتابش را انکار نمودند.» زندیق پرسید: «پیغمبر آنها کیست؟... «خالد بن سنان» است؟» جعفر پاسخ داد: «خالد یک نفر عرب بدوی بوده…» زندیق پرسید: «آیا پیامبر مجوس زرتشت است؟» جعفر صادق پاسخ داد: «زرتشت در میان مجوس سر و صدایی به راه انداخت و ادعای پیغمبری کرد، عدهای پذیرفتند و عدهای تکذیب کردند و [او را] از شهر بیرون نمودند و در بیابان طعمه درندگان شد.»[۱۶۶]
در منابع شیعه، نقل است که علی بن موسی الرضا با روحانیون و پیروان سایر ادیان مناظراتی داشت. بنا به این منابع، با او «هربذ (هیربد)، بزرگ مجوس» نیز در رابطه با زرتشت به مناظره نشست.[۱۶۷] متن مکالمه مذکور به شرح زیر است:
علی بن موسی الرضا به هربذ گفت: «به من از زرتشت خبر بده آن ک.س که گمان میکنی او پیامبر است. دلیل تو بر نبوت او چیست؟» هربذ گفت: «او برای ما معجزاتی آورد که قبل از او کسی نیاورده بود. ما آنها را مشاهده نکرده بودیم اما از طریق اخبار به ما رسید… پس او را پیروی کردیم.» علی بن موسی پاسخ داد: «به صرف وصول اخبار از او پیروی کردید؟» هربذ جواب داد: «بله.» علی بن موسی گفت: «سایر امم گذشته هم این چنین بودند که خبرهایی از معجزات پیامبران… از معجزات موسی و عیسی و محمد به آنها رسیده بود. پس عذر شما برای عدم اقرار به آنها چیست اگر به صرف وصول اخبار نسبت به معجزات زرتشت به او اقرار کردید؟» هربذ سکوت کرد و در مکان خود قرار گرفت.[۱۶۸]
در اصل عربی متن مذکور که توسط منابع شیعی نقل شدهاست، در برابر کلمه «گمان» از کلمه «زعم» استفاده شدهاست. در ادبیات قرآنی و اسلامی، کلمه «زعم» به معنی «گمان باطل» یا «کذب» است. در واقع، منظور امام هشتم شیعیان این بوده که «به من از زرتشت خبر بده، آن ک.س که به اشتباه گمان میکنی او پیامبر است.»
زندیق… میپرسد: «آیا خداوند پیامبری به سوی مجوس فرستادهاست؟»... جعفر صادق گفت: «هیچ امتی نیست مگر اینکه از طرف خداوند منذری برای آنها مبعوث شدهاست و بر قوم مجوس هم از طرف خداوند پیامبری با کتاب آسمانی فرستاده شدهاست منتهی مجوسیان او را تکذیب کردند و کتابش را انکار نمودند.» زندیق پرسید: «پیغمبر آنها کیست؟... «خالد بن سنان» است؟» جعفر پاسخ داد: «خالد یک نفر عرب بدوی بوده…» زندیق پرسید: «آیا پیامبر مجوس زرتشت است؟» جعفر صادق پاسخ داد: «زرتشت در میان مجوس سر و صدایی به راه انداخت و ادعای پیغمبری کرد، عدهای پذیرفتند و عدهای تکذیب کردند و [او را] از شهر بیرون نمودند و در بیابان طعمه درندگان شد.»[۱۶۶]
در منابع شیعه، نقل است که علی بن موسی الرضا با روحانیون و پیروان سایر ادیان مناظراتی داشت. بنا به این منابع، با او «هربذ (هیربد)، بزرگ مجوس» نیز در رابطه با زرتشت به مناظره نشست.[۱۶۷] متن مکالمه مذکور به شرح زیر است:
علی بن موسی الرضا به هربذ گفت: «به من از زرتشت خبر بده آن ک.س که گمان میکنی او پیامبر است. دلیل تو بر نبوت او چیست؟» هربذ گفت: «او برای ما معجزاتی آورد که قبل از او کسی نیاورده بود. ما آنها را مشاهده نکرده بودیم اما از طریق اخبار به ما رسید… پس او را پیروی کردیم.» علی بن موسی پاسخ داد: «به صرف وصول اخبار از او پیروی کردید؟» هربذ جواب داد: «بله.» علی بن موسی گفت: «سایر امم گذشته هم این چنین بودند که خبرهایی از معجزات پیامبران… از معجزات موسی و عیسی و محمد به آنها رسیده بود. پس عذر شما برای عدم اقرار به آنها چیست اگر به صرف وصول اخبار نسبت به معجزات زرتشت به او اقرار کردید؟» هربذ سکوت کرد و در مکان خود قرار گرفت.[۱۶۸]
در اصل عربی متن مذکور که توسط منابع شیعی نقل شدهاست، در برابر کلمه «گمان» از کلمه «زعم» استفاده شدهاست. در ادبیات قرآنی و اسلامی، کلمه «زعم» به معنی «گمان باطل» یا «کذب» است. در واقع، منظور امام هشتم شیعیان این بوده که «به من از زرتشت خبر بده، آن ک.س که به اشتباه گمان میکنی او پیامبر است.»