همگانی (سخنی به مخاطب ناشناس)

[NARIYA]

امیدوارم یه روز بفهمی که چقد برام مهمی!

 

[NARIYA]

من فقط به آدمای خاص زندگیم توجه می‌کنم...
پس اگه توجهی ازم نمی‌بینی، لابد اونقدر خاص نیستی!

 

[Kiana']

اعتماد بنفسی که تو داری رو اگه خر داشت میگفت سلطان جنگل منم
بابا بیخیال.. اعتماد بنفست بالاست ولی نه سیسشو داری نه قیافشو

 

[NARIYA]

ادم خیلی وقتا اونقدر چیزای خوب داره که دنبال اثباتش به امثال تو نمی‌گرده، بعضیا شعور و شخصیت رو زندگی می‌کنن... این چیزیه که مهمه!

 

[Leila Moradi]

نمی‌دونم دقیق کی بود، شاید زمستون سال ۱۴۰۲ که اولین رمانم رو گذاشته بودم اینجا و تازه با جو انجمن آشنا شده‌ بودم. همون زمان‌ها رمانت رو خوندم و شناختمت. عکست رو هم ندیدم اما کمک‌های زیادی بهم کردی. دختر باجنبه و مهربون. توی این مدت نشون دادی که شخصیت نمایشی نداری و آدم‌های مثبت و ساده‌ای مثل تو، توی این دنیا کمیابه.

 

[*Ballerina*]

فقط ای کاش هیچوقت نمی‌شناختمت، زندگیم‌ شاید یه مسیر بهتر قرار می‌گرفت، بودنت آزار دهنده‌اس نبودنت دردی پنهان
مهم نیست سعی میکنم با نوشتن، کم کم‌ یادت از ذهن و قلبم‌ بره

 

[من نه منم]

خوبه که هستی....از بودنت حس خوبی دارم هر چند خیلی بهت غر میزنم... ولی چه کنم برا اینکه نترکم ناچارا غر میزنم، تو به دل نگیر

 

[NARIYA]

ما چی هستیم؟
یه وقتایی دوستیم و گاهی بیشتر از دوست... یه وقتایی هم برات غریبه‌ام!
یه دقیقه طوری رفتار میکنی که انگار خیلی خاصم و یه دقیقه بعد جوری باهام حرف میزنی که انگار هیچ ارزشی برات ندارم... یه روز کلی بهم توجه میکنی و فرداش انگار نه انگار که منم هستم!
پس خواهش میکنم چون از احساسات خودت مطمئن نیستی به احساسات من گند نزن.

 

[ragazza della notte]

گاهی خیلی اون رگه خود بزرگ بینیت بالا میزنه.
منو ببین بدون من کشک هم نبودی؛ اگه الان اینجایی فقط بدون من کشیدمت

 

[نیهان]

چه خوبه که نظرات مخالفتو با احترام بیان می‌کنی❤️