جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

رها شده [سرخرگ خشکیده] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فرهنگ و ادب توسط ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ با نام [سرخرگ خشکیده] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 971 بازدید, 26 پاسخ و 15 بار واکنش داشته است
نام دسته فرهنگ و ادب
نام موضوع [سرخرگ خشکیده] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
نام دلنوشته: سرخرگ خشکیده

ژانر: تراژدی - عاشقانه

دلنویس: NILOFAR


تگ: برگزیده
Negar_۲۰۲۲۰۴۱۸_۱۸۲۷۳۶.png
مقدمه:
آنگاه که گریستن مگوی خندیدن شد... .
آنگاه که خون، جوهر قلم‌های دستانم شد؛
آنگاه که جای قلم نازک چوبی، انگشتان بریده‌ام برایت نوشتند؛ گویی به حال من خوش بودی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DELVAN.

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
4,118
24,754
مدال‌ها
6
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۸_۱۲۲۴۵۷ (1).png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[
قوانین تایپ دلنوشته]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:

[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:

[ تاپیک درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:

[ تاپیک درخواست جلد ]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[
تاپیک اعلام پایان دلنوشته]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
دیگر جای جوهر درون دوات‌دان؛
خون احساسات ناپایدارم
در رگ‌هایی که دِگر اثری از خونابه‌های
سرخ رنگی نیست؛ دارد جاری می‌شود.
ای کاش تو، معلل این خشکی کنارم بودی... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
اشک‌هایم گویی
رقابتی پابه‌پایی دارند، بدون لحظه‌ای درنگ
برای تامل این لحظات، پشت سر هم فرود می‌آیند.
آری!
با شندین اسمت گویی پایانه‌های اشک‌هایم را حس می‌کنی... .
چگونه شد که فرسنگ‌ها از صدایت دور شدم؟
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
دِگر نفس در ریه‌هایم دم و بازدم نمی‌شود؛ چرا؟
یک سوزن نخ کرده به من بدهید... .
می‌خواهم رگ‌های جدا شده‌ی قلبم را بدوزم
می‌خواهم گوش‌های آلوده به صدایت را بدوزم تا دِگر صدایی به گوشم نرسد؛ آری! هیچ صدایی جزء صدای تو.
بس است این همه فراق دوری از تو... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
روز‌هایم همانند تاریکی چشمانت گشته‌؛
اغبری سنگین
رگ‌های قلبم را آلوده کرده است... .
چگونه از سر کنم این دلتنگی دیرینه را؟
بگو چگونه از سر بگیرم این سرنوشت تلخ را... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
گویی قلم هم دگر نای نواختن ندارد؛
آری! او هم این دلتنگی پا‌به‌پا را حس کرده است.
دگر انگشتان تاول‌‌زده‌م را حس نمی‌کنم؛
باز هم برای تو می‌نویسم
باز هم این دلتنگیِ دوری از تو را سند می‌کنم... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
صدای شرشر باران، همراه گریه‌هایم شده؛
صدای شلاق زدن رعد و برق،
نوای سنگین پنجره‌ها را تکان می‌دهد.
اشک‌هایم با فکر صدایت می‌بارد،
گویی باران هم همراه این لحظات من است... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14

دستان پینه بسته‌م را روی چشمانم می‌گذارم؛
چشمانی که دگر سرخی و برجستگی رنگ‌هایش
پیداست.
نور چشمم؛
کاش در نزدیکیم بودی تا معجزه‌ی چشمانت،
درمان همه‌ی درد‌هایم بود.
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
می‌دانی؟
دگر از بوی گلاب تنفر دارم،
از گل‌هایی که برایت آورده‌اند تنفر دارم.
آری!
من از همه‌ی اینان تنفر دارم که
یادم می‌آید، اندازه‌ی آسمانی از من دور هستی... .
 
بالا پایین