جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

رها شده [سرخرگ خشکیده] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فرهنگ و ادب توسط ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ با نام [سرخرگ خشکیده] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,186 بازدید, 26 پاسخ و 15 بار واکنش داشته است
نام دسته فرهنگ و ادب
نام موضوع [سرخرگ خشکیده] از «NILOFAR کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ᴺᴵᴸᴼᶠᴬᴿ
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
در رگ‌های سرخ چشمانم؛
دیگر خونابه های شادی وجود ندارد.
دیگر خبری از رنگ‌های شیطنت نیست،
آری!
اکنون سرتا پا سیاهم؛
با قلبی سیاه و احساساتی سیاه برایت سیاه پوشیده‌ام... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
نفس‌هایم گویی بعد تو، نمی‌داند اکسیژن چیست؛
گویی دگر کار خود را فراموش کرده... .
نه!
فراموش نکرده است او هم همانند من برای شنیدن لحظه‌ای از صدایت عزای ماتم گرفته... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14

می‌دانی؟
با قلب سیاهی که دگر رنگ‌های سنگی آن را می‌سازد؛
این روزهای بی تو را شب می‌کنم،
شب‌های غمگینی که دگر برایم همانندی زهری آلوده است،
شب‌های سیاهی که در این دنیای رنگی است... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
شب‌ها را با یاد تو گریستم و ندیدی... .
آری!
با صدای زجه‌ی اسمت گذراندم و نشنیدی؛
با بغض درون و چشمانی که دگر کسی را جزء تو نمی‌بیند می‌گریم، تا شاید برگردی... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
بی‌معرفت رفتی و فکر عشق نکردی؟
رفتی و فکر نفس‌هایم نبودی
رفتی و فکر بردن قلبم را نکردی!
حال چه کنم با این دردهایم... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
از این سنگ سیاه کذایی تنفر دارم،
از اسم حکاکی شده‌ات تنفرم دارم
بیا و فقط درمان این کابوس‌ها باش
بیا و برایم از نرفتنت بگو؛
بیا و بگذار آن صدای طنین‌بخشت را بشنوم... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14

مگر حرف از نرفتن نزده بودی؟
مگر قول خوشبختی نداده بودی؟
مگر مرحم زخم‌هایم نشدی... .
اکنون آن خوشبختی کجاست؟
نکند خوشبختی فرسنگ‌ها دوری از توست؟
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
گله‌ها دارم از نبودنت
حرف‌های نگفته دارم برای گفتن؛
می‌دانی بدتر از اینان چیست؟
کاش قبل رفتنت می‌دانستی من هم دوستت دارم... .
 
موضوع نویسنده
معاون اجرایی بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Dec
2,592
12,272
مدال‌ها
14
قلبم همانند درختی بی‌ریشه شده است؛
همانند جایی که ستونی برای ایستادن ندارد... .
همانند جایی که نمی‌دانی هدفت چیست!
همان لحظه‌ای که روح در تنت آواز نمی‌خواند،
اکنون من همان‌جا هستم... .
 
بالا پایین