- Apr
- 32
- 187
- مدالها
- 1
نام رمان: سنگ آخر
نام نویسنده: fermisk
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
ناظر: @حسناع
خلاصه:
ساعت، وارونه میچرخید.
دلتنگی، برای من میگریست.
از اشکهایم، چشم روانه میشد.
و پایان را، شروع میکردم.
سیگار مرا میکشید.
آه مرا میکشید.
و قهقهه، من میزد.
ساعت، چندین بار نواخت.
ساعت، بیست و پنج بود.
سی و دومین روز ماه، شروع میشد.
امروز او، بازمیگشت.
داستان روایت میکند؛ بالا و پایین های زندگی مردمی که به جای نان زخم میخورند! درد مرمانی خوابیده در نعمت را! پشت پردههایی از جنس سکوت را! این بار سرگذشت دخترکی به نام، سارا را!
نام نویسنده: fermisk
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
ناظر: @حسناع
خلاصه:
ساعت، وارونه میچرخید.
دلتنگی، برای من میگریست.
از اشکهایم، چشم روانه میشد.
و پایان را، شروع میکردم.
سیگار مرا میکشید.
آه مرا میکشید.
و قهقهه، من میزد.
ساعت، چندین بار نواخت.
ساعت، بیست و پنج بود.
سی و دومین روز ماه، شروع میشد.
امروز او، بازمیگشت.
داستان روایت میکند؛ بالا و پایین های زندگی مردمی که به جای نان زخم میخورند! درد مرمانی خوابیده در نعمت را! پشت پردههایی از جنس سکوت را! این بار سرگذشت دخترکی به نام، سارا را!
آخرین ویرایش توسط مدیر: