تکمیل شده [سکوت] اثر«الهه.جی.اچ کاربر رمان بوک»

[Ela]

- اما یه سوال؛ یه جا گفتیم سکوت باعث خیلی از جدایی‌ها میشه، چرا؟
+ ببین وقتی دوتا دوست، نه اصلاً دوتا آدم توی هر نوع رابطه‌ای که باشن وقتی براشون شکی به وجود میاد و سکوت می‌کنن بدون این‌که خودشون بدونن دارن اون رابطه رو از هم می‌پاشونن حالا می‌پرسی چرا؟

 

[Ela]

- چون وقتی تو نسبت به کسی شک داری و سکوت می‌کنی مغزت میره سمت دلایل منفی، پوشش رو باز می‌کنه و همه رو می‌ریزه رو میز برات و تو کم‌کم باورت میشه که آره راست میگه. اما این در صورتیه که تو واقعیت رو نمی‌دونی و داری یه طرفه به قاضی میری.
+ اگه بهش شک داری بهش بگو، فلانی من بخاطر این رفتارت یه ذره بهت دیدم عوض شد، دلیل قانع کننده‌ای برای این رفتارت داری؟ اگر هم نمی‌تونی و شَکَم درسته پس هیچی نگو.

 

[Ela]

+ گاهی وقت‌ها هم نیازی نیست ازشون توضیح و دلیل بخوای، بهترین کار این‌جا سکوته، چون ممکنه بهت دروغ بگن و بعداً ضربش رو بخوری.
- اوه این‌جا که خیلی سخته، باید از کجا بفهمیم که سکوت کنیم یا دلیل بخوایم؟!
+ آره زیادی سخته، خیلی بیشتر از اون چیزی که به نظر می‌رسه، مخصوصاً اگه اون فرد رو دوست داشته باشی و برات مهم و عزیز باشه.

 

[Ela]

+ ولی باید خوب حواست رو جمع کنی، این‌جا دیگه هم به تو بستگی داره هم به اون طرف مقابل.
- اهوم.
- اما من برداشتم از جمله "سکوت زبونِ آرومِ رنجه" این بود که وقتی سکوت می‌کنی همه چیز تغییر می‌کنه، از شرایط بگیر و طرز برخورد تا شخصیتِ طرف، انگار که خودش دستی‌دستی با سکوت کردن روحشو می‌کُشه.
+ دقیقاً.

 

[Ela]

+ اما بذار یه توصیه بهت بکنم.
- چه توصیه‌ای؟
+ سکوت نکن، هیچ‌وقت تو زندگیت سکوت نکن، چون بعداً برات یه حسرت میشه که چرا من اون‌جا، تو اون تایم، اون حرف‌ رو نزدم، چرا گذاشتم یه طرفه به قاضی برن و قضاوتم کنن.
+ سکوت رو یاد بگیر، ازش فرار نکن، چون بعضی وقت‌ها لازمه سکوت کنی، بعضی وقت‌هام نه، باید سکوت رو یاد بگیری، باهاش رفیق شی، اوخت شی، همین کافیه تا توی بازی سکوت برنده شی.
- ....!

*پایان*