جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آبزیان شاه ماهی |کتاب شاه ماهی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آبزیان و آبزیستان ‌ توسط آریادخت با نام شاه ماهی |کتاب شاه ماهی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 182 بازدید, 27 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته آبزیان و آبزیستان ‌
نام موضوع شاه ماهی |کتاب شاه ماهی
نویسنده موضوع آریادخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریادخت
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
خواندن کتاب شاه ماهی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
بخش‌هایی از کتاب شاه ماهی
«ماهنوش مدتی بعد از بیدار شدن، در همان اتاق نشست تا به افکارش سر و سامانی بدهد. باید با زندگی جدیدش کنار می‌آمد مسلمآ اینجا هم از آزادی خبری نبود
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
رمان شاه ماهی نوشتهٔ عاطفه منجزی، رمان‌نویس معاصر اهل مسجدسلیمان، در ۱۸ بخش نوشته شده است.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
اما شاید می‌توانست زندگی خوبی را برای کودک به دنیا نیامده‌اش به دست بیاورد و در آن شرایط، نهایت خواسته‌اش از زندگی فنا شدهٔ خودش همین بود و بس!
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
با این فکر و خیال از جا کنده شد و برای صرف صبحانه به طبقهٔ پایین رفت.
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
چادر سفید رنگ گلداری را روی شانه‌هایش انداخته بود و با تمام وجود دقت می‌کرد مبادا پایش لابه‌لای آن گیر کند و با افتادنش آسیبی به بچه‌اش وارد شود. خانم تاج با دیدن او خنده کنان گفت:
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
خانم تاج لبخندی زد و گفت:

ـ آره خب اینم هست چون هنوز از ازدواج‌تونم خبر نداره فقط یه مختصری از تو براش گفتم و اونم خیال می‌کنه نامزدید. البته تا همین حد هم به خاطر این که شایعات به گوش اونم رسیده بوده مجبور شدم براش بگم وگرنه که تا امروز به کل بی‌خبر می‌موند
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
چون می‌دونستم نیستند با خیال راحت انداختم رو شونه‌ام! آخه از زیبا خانم خجالت می‌کشم که هنوز منو ندیده یهو با این ریخت و شمایل باهاشون روبه‌رو بشم!
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
شانس آوردی کامران خونه نیست وگرنه باز سر این چادری که دور خودت پیچیدی، بلوا راه می‌انداخت.

ماهنوش همان‌طور که پشت میز می‌نشست با مظلومیت جواب داد:
 
موضوع نویسنده

آریادخت

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jul
5,152
7,975
مدال‌ها
3
اما به هر حال بعد که بفهمه ازدواج کردید می‌شه این خبر دوم رو هم بهش داد! اون موقع دیگه به این مخفی کاری هم نیازی نداری. فعلا بشین یه چند لقمه بذار دهنت تا این وِر وِره جادو سر نرسیده که وقتی بیاد این‌قدر حرف می‌زنه که اسم خودت هم
 
بالا پایین