جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار شهریارِ جان ‌

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام شهریارِ جان ‌ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,409 بازدید, 160 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع شهریارِ جان ‌
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
آزرده دل از کوی تو رفتیم
ونگفتی

کی بود؟
کجا رفت؟
چرا بود و چرا نیست؟
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
کجا رواست
که از دستِ دوست هم بِکشد

دلی که این همه
از دستِ روزگار کشید؟
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
گر از یادم رود عالم
تو از یادم نخواهی رفت

به شرط آن که گه گاهی
تو هم از من کنی یادی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
گله ای کردم و از یک گله بیگانه شدی



آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
او صبـر خواهد از مـن
بختی که مـن ندارم

من وصل خواهم از وی
قصدی که او ندارد
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من!؟
الهی خون شوی ای دل
توهم گشتی رقیب من؟
خیال خود به شبگردی
به زلفت دیدم و گفتم:
رقیب من چه میخواهی تو از جان حبیب من؟
نهیبی میزدم با دل که زلفت را نلرزاند
ندانستم که زلفت هم، بلرزد با نهیب من!
خوشم من با غم عشقت
طبیب آمد جوابش کن
حبیبم
چشم بیمار تو
بس باشد طبیب من
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
شرمم کشد که بی تو
نفس میکشم هنوز

تا زنده ام بس است
همین شرمساریم ...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
چو ابرویت نچمیدی به کام گوشه نشینی
برو که چون من و چشمت به گوشه ها بنشینی

چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم
برو که چون سر زلفت به خود قرار نبینی

به جان تو که دگر جان به جای تو نگزینم
که تا تو باشی و غیری به جای من نگزینی

ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم
به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی

نگین حلقه رندان شدی که تا بدرخشد
کنار حلقه چشمم به هر نگاه نگینی

کسی که دین و دل از کف به باد غارت زلفت
چو من نداده چه داند که غارت دل و دینی

خوشم که شعله آهم به دوزخت کشد اما
چه می کند به تو دوزخ که خود بهشت برینی

خدای را که دگر آسمان بلا نفرستد
تو خود بدین قد و بالا بلای روی زمینی

تو تشنه غزل شهریار و من به که گویم
که شعرتر نتراود برون ز طبع حزینی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
شعر محمّد حسين شهريار در مدح امام مهدی(عج):

⁖ دلم شكستى و جانم هنوز چشم به راهت‌
شبى سياهم و در آرزوى طلعت ماهت‌

⁖ در انتظار تو چشمم سپيد گشت و غمى نيست‌
اگر قبول تو افتد فداى چشم سياهت‌

⁖ ز گرد راه برون آ كه پير دست به ديوار
به اشك و آه يتيمان دويده بر سر راهت‌

⁖ بيا كه اين رمد چشم عاشقان تو - اى شاه -
نمى‌رمد مگر از توتياى گرد سياهت‌

⁖ بيا كه جز تو سزاوار اين كلاه و كمر نيست
تويى كه سوده كمربند كهكشان كلاهت‌

⁖ جمال چون تو به چشم و نگاه پاك توان ديد
به روى چون منى الحق دريغ چشم و نگاهت‌

⁖ در انتظار تو مى‌ميرم و در اين دم آخر
دلم خوش است كه ديدم به خواب گاه به گاهت‌

⁖ اگر به باغ تو گل بر دميد و من به دل خاك‌
اجازتى كه سرى بركنم به جاى گياهت‌

⁖ تنور سينه ما را اى آسمان به حذر باش‌
كه روى ماه سيه مى‌كند به دوده آهت‌

⁖ كنون كه مى‌دمد از مغرب آفتاب نيابت‌
چه كوه‌هاى سلاطين كه مى‌شود پركاهت‌

⁖ تويى كه پشت و پناه جهاديان خدايى‌
كه سر جهاد تويى و خداست پشت و پناهت‌

⁖ خدا وبال جوانى نهد به گردن پيرى‌
تو «شهريار» خميدى به زير بار گناهت .
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی

به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی

منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی

بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد ک.س
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی

منت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی

اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی

هزار درد فرستادیم به جان لیکن
چو آمدی همه آن دردها دوا کردی

کلید گنج غزلهای شهریار توئی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی
 
بالا پایین