- Mar
- 10,700
- 27,711
- مدالها
- 9
لشگر شهلا به چشمانش سپاه آورده است
بس گرفتار و اسیر و بی گناه آورده است
بهر صید چون منی آزرده احوال و نزار
اینهمه جنگاور و سرباز و شاه آورده است
مشتری خوش حساب دفتر عشقش منم
بس که در منظومه اش ناهید و ماه آورده است
من دگر از فتنه های این حسودان خسته ام
همچو تقدیری که یوسف را به چاه آورده است...
از سفر کردن به شهرستان چشمانش چه سود
بی نوا قلبم ،که تحفه اشک و آه آورده است..
من به ناز دلبرم عمر و جوانی داده ام
او ولی سوی رقیبانم پناه آورده است
شهریار از رفتنش صدتکه شد طوری که حال
دست در جیبش کند شعری بداه آورده است
بس گرفتار و اسیر و بی گناه آورده است
بهر صید چون منی آزرده احوال و نزار
اینهمه جنگاور و سرباز و شاه آورده است
مشتری خوش حساب دفتر عشقش منم
بس که در منظومه اش ناهید و ماه آورده است
من دگر از فتنه های این حسودان خسته ام
همچو تقدیری که یوسف را به چاه آورده است...
از سفر کردن به شهرستان چشمانش چه سود
بی نوا قلبم ،که تحفه اشک و آه آورده است..
من به ناز دلبرم عمر و جوانی داده ام
او ولی سوی رقیبانم پناه آورده است
شهریار از رفتنش صدتکه شد طوری که حال
دست در جیبش کند شعری بداه آورده است