جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی نویسنده صادق هدایت

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کلاس‌ها و کتابخوانی توسط soheill با نام صادق هدایت ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 304 بازدید, 22 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته کلاس‌ها و کتابخوانی
نام موضوع صادق هدایت
نویسنده موضوع soheill
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط soheill
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
گروه ربعه

در آن دوران گروهی از نویسندگان و ادیبان فاخر بودند که به آن‌ها ادبای سبعه می‌گفتند و به‌گفتهٔ مجتبی مینوی «هر مجله و کتاب و روزنامه‌ای که به فارسی منتشر می‌شد از آثار قلم آن‌ها خالی نبود.»این هفت تن که در واقع بیشتر از هفت تن بودند شامل کسانی چون محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، رشید یاسمی، سعید نفیسی و بدیع‌الزمان فروزانفر و محمد قزوینی می‌شدند. گروه ربعه این نام را برای دهن‌کجی به این افراد (که به نظر ایشان کهنه‌پرست بودند) انتخاب کردند. گفت‌وگو و دیدارهای گروه ربعه در رستوران‌ها و کافه‌های تهران بود از آن جمله کافه قنادی رز نوار که در حدود سال ۱۳۱۰ پاتوق صادق هدایت و دوستان به‌شمار می‌آمد. بعدها نیز افراد دیگری چون پرویز ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین، غلامحسین مین‌باشیان و نیما یوشیج به گروه ربعه اضافه شدند. این گروه به فعالیت‌های ادبی و فرهنگی پرداختند و آثاری چند در این سال‌ها با همکاری همدیگر انتشار دادند. مینوی دربارهٔ این دوران می‌گوید: «ما با تعصب جنگ می‌کردیم و برای تحصیل آزادی می‌کوشیدیم و مرکز دایرهٔ ما صادق هدایت بود.»
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب می‌شود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد. از جمله این آثار می‌توان به مجموعهٔ انیران اشاره کرد که شامل سه داستان «فتح اسکندر» از ش. پرتو، «هجوم اعراب» از بزرگ علوی و «حملهٔ مغول» از صادق هدایت می‌باشد. این کتاب به ذبیح بهروز تقدیم شده است. مجموعهٔ داستان‌های کوتاه سایه‌روشن (حاوی ۷ داستان)، نمایشنامهٔ مازیار با مقدمهٔ مینوی، کتاب مستطاب وغ‌وغ ساهاب با همکاری مسعود فرزاد. (این کتاب در سال ۱۳۱۳ به چاپ رسید و در سال ۱۳۱۴ هدایت به خاطر آن به نظمیهٔ تهران احضار شد این شکایت از طرف مستقیمِ علی اصغر حکمت وزیرِ معارفِ وقت تنظیم شده بود و این‌گونه صادق هدایت از اولین ممنوع‌القلم‌های تاریخِ سانسورِ ایران شد.). مجموعه داستان‌های کوتاه سه قطره خون و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر «گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتکها»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مرده‌خورها»، «عروسک پشت پرده»، چاپ نخست «علویه خانم» و همچنین سفرنامهٔ «اصفهان نصف جهان»، در این دوران به چاپ رسید.
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
سفر به هند و انتشار بوف کور و بازگشت

هدایت در سال ۱۳۱۵ به‌همراه شین پرتو به هند رفت و در آپارتمان او اقامت گزید. در هند به فراگیری زبان پهلوی نزد دانشمند پارسی (از پارسیان هند) بهرام گور انکلساریا پرداخت و کارنامهٔ اردشیر بابکان را در هند از پهلوی به فارسی ترجمه کرد.

در طی اقامت خود در بمبئی اثر معروف خود بوف کور راکه در پاریس نوشته بود پس از اندکی دگرگونی با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته، به‌صورت پلی‌کپی در پنجاه نسخه انتشار داد و برای دوستان خود فرستاد؛ از جمله نسخه‌ای برای مجتبی مینوی که در لندن اقامت داشت و نسخه‌ای برای جمال‌زاده که آن زمان در ژنو بود. عده‌ای داستان بوف کور را برآمده از حال‌وهوای هند می‌دانند، ولی چنان‌که از گفت‌وگوهای هدایت و فرزانه برمی‌آید هدایت کار روی این اثر را از سال‌ها پیش آغاز کرده بود — به‌قول هدایت در گلویش گیر کرده بود.[نیازمند منبع] در نسخهٔ پلی‌کپی که از بوف کور در هند انتشار داد نوشته بود که چاپ اثر در ایران ممنوع است. علاوه بر اینها هدایت دو داستان به زبان فرانسوی در هند به چاپ رساند ("Lunatique" و "Sampingue").
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
هدایت پس از سفر به هند به‌شدت در تنگنای مالی قرار داشته و خرج زندگی‌اش را ش. پرتو تقبل می‌کرده است، همین فقر و شکست از بی‌اعتنایی جامعه سبب شد هدایت روی به طنزنویسی بیاورد و همین طنز تلخ زخم‌های در سی*ن*هٔ وی را بیشتر هویدا می‌کرد.

هدایت در سال ۱۳۱۶ از هند به تهران بازگشت و دوباره در بانک ملی مشغول به کار شد. سال بعد از بانک ملی استعفا داده، در وزارت فرهنگ استخدام شد. او تا سال ۱۳۲۰ که متفقین ایران را اشغال کردند به فعالیت‌های ادبی پرداخت و چندین داستان و مقاله انتشار داد. کارنامهٔ اردشیر بابکان را در مجلهٔ موسیقی و گجسته ابالیش (ترجمه از متن پهلوی) را جداگانه (در انتشارات ابن سینا) چاپ کرد. با وجود این بوف کور همچنان در ایران منتشر نشده بود.
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
اشغال ایران توسط متفقین و بازشدن فضای سیاسی

در سال ۱۳۲۱ مجموعهٔ سگ ولگرد را انتشار داده، ترجمه‌هایی از شهرستان‌های ایران، گزارش گمان‌شکن و یادگار جاماسپ از پهلوی به فارسی صورت داد. بعد از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴ و پایان جنگ جهانی دوم انتقادهای اجتماعی صادق هدایت شدت می‌گیرد. داستان بلند حاجی‌آقا داستان کوتاه «آب زندگی» و مجموعهٔ ولنگاری که همه مضامین اجتماعی دارند در این دوران به چاپ رسیدند. علاوه بر این فعالیت‌ها هدایت به نوشتن مقاله‌های نقد ادبی و ترجمهٔ آثاری از کافکا نیز پرداخت و در نشریه‌های مختلف به چاپ رساند. چند اثر دیگر پهلوی را هم ترجمه کرد. در سال ۱۳۲۴ هدایت سفری به تاشکند داشت و در انجمن فرهنگی ایران و شوروی از او تقدیر شد.

در این دوران بسیاری از دوستان هدایت از جمله علوی و عبدالحسین نوشین به حزب توده پیوسته بودند و در مجموع نشست‌وبرخاست وی با توده‌ای‌ها بیشتر شده بود و حتی مقالاتی در روزنامهٔ مردم که ارگان حزب توده بود با نام مستعار به چاپ رساند. لیکن علی‌رغم اصرار سردمداران حزب هرگز به حزب توده نپیوست.
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
پایان جنگ ، یأس و نا امیدی

پس از پایان جنگ و پیش‌آمدن مسائل کردستان و آذربایجان هدایت از توده‌ای‌ها هم سرخورده شد و بیش از پیش به شرایط بدبین شد. بدبینی او به شرایط در نامه‌هایی که به جمال‌زاده و شهید نورایی نوشته است، دیده می‌شود. به نظر پیام یزدانجو، هدایت در این سال‌ها امیدش به نوزایی ایران و اشتیاقش به عظمت‌یابی ایرانیان به یمن خرافه‌ستیزی، استبدادگریزی و روشن‌اندیشی را از دست داده بود.
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
در سال ۱۳۲۶ به نوشتن توپ مرواری پرداخت اما این اثر تا پس از مرگش به چاپ نرسید. معروف‌ترین نام مستعار او که توپ مرواری هم تحت آن منتشر شد هادی صداقت است. در ۱۳۲۷ مقالهٔ «پیام کافکا» به‌صورت مقدمه‌ای بر کتاب گروه محکومین نوشتهٔ کافکا و ترجمهٔ حسن قائمیان نوشت. در سال ۱۳۲۹ با همکاری حسن قائمیان داستان «مسخ» کافکا را ترجمه کرد و در مجلهٔ سخن انتشار داد. در ۱۲ آذر همان سال با گرفتن گواهی پزشکی (برای اخذ روادید) و فروختن کتاب‌هایش به فرانسه رفت. در طول اقامت در فرانسه سفری به هامبورگ داشت و نیز سعی کرد به لندن برود که [موفّق] نشد. سرانجام در روز دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجاره‌ای‌اش — در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس — با گاز خودکشی کرد. او نخستین نویسنده و ادیب ایرانی محسوب می‌شود که خودکشی کرده است. وی چند روز قبل از انتحار بسیاری از داستان‌های چاپ‌نشده‌اش را نابود کرده بود. هدایت را در قبرستان پرلاشز پاریس به خاک سپردند. مراسم خاکسپاری‌اش با حضور عده‌ای قلیل از ایرانیان و فرانسویان صورت گرفت.
طراح سنگ آرامگاهِ صادق هدایت، علی سردارافخمی معمار ایرانی است.
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
آرامگاه صادق هدایت
 

پیوست‌ها

  • Sadegh-hedayat-grave.jpg
    Sadegh-hedayat-grave.jpg
    130.7 کیلوبایت · بازدیدها: 1
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
شرح حال صادق هدایت به قلم خودش

من همان قدر از شرح حال خودم رَم می‌کنم که در مقابل تبلیغات آمریکایی‌مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولّدم به درد کسی می‌خورد؟ اگر برای استخراج زایچه‌ام است، این مطلب فقط باید طرف توجّه خودم باشد. گرچه از شما چه پنهان، بارها با منجّمین مشورت کرده‌ام، اما پیش‌بینی آن‌ها هیچ‌وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقهٔ خوانندگان است؛ باید اول مراجعه به آراء عمومی آن‌ها کرد چون اگر خودم پیش‌دستی بکنم مثل این است که برای جزئیات احمقانهٔ زندگیم قدر و قیمتی قائل شده باشم. به‌علاوه، خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی می‌کند از دریچهٔ چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و ازین جهت مراجعه به عقیدهٔ خود آن‌ها مناسب‌تر خواهد بود مثلاً اندازهٔ اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر می‌داند و پینه‌دوز سر گذر هم بهتر می‌داند که کفش من از کدام طرف ساییده می‌شود. این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان می‌اندازد که یابوی پیری را در معرض فروش می‌گذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزئیاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل می‌کنند. از این گذشته، شرح حال من هیچ نکتهٔ برجسته‌ای در برندارد نه پیش آمد قابل‌توجهی در آن رخ داده، نه عنوانی داشته‌ام، نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بوده‌ام بلکه برعکس همیشه با عدم موفقیت روبه‌رو شده‌ام. در اداراتی که کار کرده‌ام همیشه عضو مبهم و گمنامی بوده‌ام و رؤسایم از من دل خونی داشته‌اند به‌طوری که هر وقت استعفا داده‌ام با شادی هذیان‌آوری پذیرفته شده است. روی‌هم‌رفته موجود وازدهٔ بی‌مصرف قضاوت محیط دربارهٔ من می‌باشد و شاید هم حقیقت در همین باشد.
 
موضوع نویسنده

soheill

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علم و فن
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
Jul
208
41
مدال‌ها
2
آثار صادق هدایت؛ کتاب ها و جزوه ها

انسان و حیوان. برلین: ایرانشهر. ۱۳۰۳.
فوائد گیاهخواری. برلین: ایرانشهر. ۱۳۰۶.
مازیار: تاریخ زندگی و اعمال او. با همکاری مجتبی مینوی. تهران. ۱۳۱۲.
زنده بگور تهران:چاپخانه فردوسی.۱۳۰۹.
پروین دختر ساسان. تهران: کتابخانهٔ فردوسی. ۱۳۰۹.
اوسانه. تهران: آریان کوده. ۱۳۱۰.
انیران. تهران. ۱۳۱۰.
سه قطره خون تهران.۱۳۱۱
اصفهان نصف جهان. تهران: کتابخانهٔ خاور. ۱۳۱۱.
سایه روشن. تهران: مطبعهٔ روشنایی. ۱۳۱۲.
علویه خانم. تهران. ۱۳۱۲.
نیرنگستان. تهران. ۱۳۱۲.
وغ‌وغ ساهاب. با همکاری مسعود فرزاد. تهران. ۱۳۱۳.
ترانه‌های خیام. تهران. ۱۳۱۳.
بوف کور. بمبئی. ۱۳۱۵.
داستان ناز. تهران: کتابفروشی رازی. آبان ۱۳۱۹. (چاپ شده با نام مستعار)
سگ ولگرد تهران: انتشارات بازرگانی نجات. ۱۳۲۱
حاجی آقا. تهران. ۱۳۲۴.
افسانهٔ آفرینش. پاریس: آدرین مزون نو. ۱۹۴۶.
دربارهٔ ظهور و علائم ظهور. تنظیم حسن قائمیان. تهران: امیرکبیر. ۱۳۴۱.
رباعیات عمر خیام (کتابی اثر صادق هدایت). تهران: کتابخانهٔ بروخیم. ۱۳۰۳.
البعثة الاسلامیة الی البلاد الافرنجیة یا کاروان اسلام ۱۳۱۱.
ولنگاری
ترجمه

گجسته ابالیش. تهران: کتابفروشی ابن سینا. ۱۳۱۸.
مردان فرخ (۱۳۲۰). گزارش گمان‌شکن. تهران.
کافکا، فرانتس (۱۳۲۷). گروه محکومین. تهران. (با حسن قائمیان)
کافکا، فرانتس (۱۳۲۹). مسخ. گراکوس شکارچی. تهران: زوار. (با حسن قائمیان)
زند و هومن یسن. تهران: نشر امیرکبیر. ۱۳۱۲.
کارنامهٔ اردشیر پاپکان. تهران: چاپخانهٔ تابان. ۱۳۱۸.
 
بالا پایین