ضرب‌المثل ضرب‌المثل کردی

[AZHHAR]

۲1. راس بچو و حاکم مه چوو. (که لهوری):

معنی: سعی کن رفتارت درست باشد تا دچار مشکل و دردسر نشوی.​

 

[AZHHAR]

۲2. قه وم گ وشتی یه ک. بخوا، زوقوانی یه ک. ناشکین ی:

معنی: خویشاوندان هر چند بد باشند ولی در حفظ آبرویت می‌کوشند.​

 

[AZHHAR]

۲3. م ده مه کینه دیام، کلاو ت ئاردینه:

معنی: من از آسیاب می‌آیم کلاه تو آردی شده.
منظور: من کار کرده ام چرا تو خسته شده ای.​

 

[AZHHAR]

۲4. ئه گه گول نیه‌ی درِ کیش مه به:

معنی: اگر عامل خیر نیستی شر هم مرسان.
معادل فارسی: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.​

 

[AZHHAR]

۲5. ئه‌ر ت فکری دیری م فکرو نیمی دیرم:

معنی: اگر تو فکری داری من فکرو نیمی دارم.
منظور: من از تو زرنگ‌تر و باتجربه‌تر هستم.​

 

[AZHHAR]

۲6. کچکی ناتوانید پلی بیید باید پال بییده پیوه:

معنی: سنگی که نمی‌توانی بلندش کنی به آن تکیه بزن.
منظور: اگر در زندگی با مانعی بزرگ وغیر قابل حل برخورد کردی با آن بساز و ازآن استفاده‌ی دیگری کن.​