فایل شده [طلایی‌تر از آفتاب] اثر«نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک»

[Ciel]

«به‌نام نگارنده‌ی هور»

نام اثر: طلایی‌تر از آفتاب.
ژانر: تراژدی/ عاشقانه.
اثر: نازنین هاشمی نسب.
ویراستار: @سپید

«دیباچه»

- اگه من یه‌روزی نباشم، چی‌میشه؟
+ نگو حتی فکر کردن بهش، قلبم رو به درد میاره.
- بگو، می‌خوام بدونم.
+ تو به‌غیر از آغوشم، حقّ رفتن به‌جای دیگه‌ای رو نداری.
​

 

[Ciel]

- از انتظار خسته شدم.
+ منتظر کسی هستی؟
- آره، تو...
+ من؟ من که کنارتم.
- کنارم نیستی و من از حرف زدن با رویاهام خسته شدم. ​

 

[Ciel]

- بدترین درد می‌دونی چیه؟
+ شکستن دل.
- اینم درده ولی بدترین درد نیست.
+ پس چه دردی می‌تونه بدتر از شکسته شدن دل باشه؟
- این‌که دیگه نتونی چشم‌هاش رو ببینی و این یعنی شکستنِ بندبند جون یه آدم. ​

 

[Ciel]

- می‌دونی وقتی حالم خرابه چی‌کار می‌کنم؟
+ چی‌کار؟
- میرم تو پناهگاه اَمن خودم قایم میشم.
+ پناهگاه اّمنت کجاست؟
- آغوشش.

- Do you know what I do when I'm in a bad mood?
+ What to do?
- I will go to my safe haven.
+ Where is the safe haven?
- his hug

​

 

[Ciel]

+ چرا وقتی به موهاش نگاه می‌کنی، اشک‌ می‌ریزی.
- عاشق موهاش بودم، عاشق عطر بابونه‌اش...
+ خب الان که موهاش بین دستته.
- موهاش همیشه بین دستامه اما خودش دیگه کنارم نیست. این تنها یادگاریشه...

​

 

[Ciel]

- ببین خورشید چه‌قدر قشنگه.
+ الان که شبه.
- شبه اما خورشیدِ من الان این‌جاست.
+ خب، به منم نشون بده.
- برو تو آینه نگاه کن. اونی که می‌بینی خورشیدِ منه.
​

 

[Ciel]

- عکس‌هاش هنوز روی دَر و دیوارای این خونه جا مونده.
+ اگه اذیتت می‌کنه همه رو پاره کن.
- اگه می‌تونستم که به‌جای عکس‌هاش، دیوارای این خونه رو خراب می‌کردم اما خب...
+ اما خب چی؟
- هنوز به ندیدنِ خنده‌هاش، به ندیدنِ چشم‌هاش عادت نکردم.

​

 

[Ciel]

- هیچ‌وقت فکرش رو نمی‌‌کردم.
+ فکر چی رو؟
- این‌که تو آسمونِ شب دنبال خورشیدم بگردم.
+ چرا دلواپسی؟ خب منتظر صبح باش.
- نمی‌تونم یعنی... الان تو آسمونِ کدوم آدمه! ​

 

[Ciel]

- نمی‌دونستم یه موضوع کوچیک، می‌تونه انقدر بزرگ بشه.
+ از چی حرف می‌زنی؟
- از لبخندهام... دلم خیلی براشون تنگ شده.
+ اما الان که لبخند روی لباته.
- می‌خندم اما، قلبم دیگه همراهِ لبخندهام نیست. می‌دونی؟ این خنده‌ها دیگه هیچ فرقی با گریه نداره.
​

 

[Ciel]

- این کارا یادت باشه.
+ کدوم کارا؟ اشتباهی کردم؟
- تو جنایت کردی.
+ داری منو می‌ترسونی.
- با اون چشم‌هات من رو کشتی، آخه جنایت از این بزرگ‌تر؟
​