جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مطالب طنز طنـزخند۲

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مطالب طنز توسط MaryamRFar83 با نام طنـزخند۲ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,301 بازدید, 278 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته مطالب طنز
نام موضوع طنـزخند۲
نویسنده موضوع MaryamRFar83
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MaryamRFar83
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
حیف نون ﺭﻭ ﭘﻠﻪ ﺑﺮﻗﯽ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺻﻠﻮﺍﺕ


ﺭﻓﯿﻘﺶ ﻣﯿﮕﻪ ساکت ﺷﻮ ﺣﻮﺍﺳﺸﻮ ﭘﺮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻰ !... 😳😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
چجوری اسب میخرید و سوارکاری میکنید؟


من تنها تجربه نزدیکم به اسب سواری این بود که اسب میشدم پیتیکو پیتیکو میکردم بچه های فامیل ذوق میکردن😂😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
مدتی بود بابام با من بدرفتاری میکرد
از بابام پرسیدم:
من بچه سر راهی ام؟

یه نگاه پدرانه بهم انداخت و گفت:
مگه دیونه ام که تو رو از سرراه بردارم

خیالم راحت شد😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
‏این گوشی جدیدا چقد مسخره شدن.


قبلا یه نوکیا داشتیم باهاش گردو میشکستیم، میخ تو دیوار فرو میکردیم، جمعه ها باهاش آبگوشت میکوبیدیم آخ هم نمیگفت😂👌
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
‏تو تبلیغ دیدین بچه با لباس کثیف میاد میگه مامان! بعد مامانش با لبخند به پودر لباسشویی نگاه میکنه؟
مامان ما لباس گِلیمون رو با خون گردنمون میشست😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
بابام: قوطی چایی کجاست؟

مامانم: شما مردا توی عمرتون نمیتونین چیزی رو به تنهایی پیدا کنین😒






چایی تو کابینت ادویه هاست تو قوطی کاکائو که روش نوشته نمک😐😂😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
از کنار یک تیمارستان رد می شدم .

بیماران روانی موجود در تیمارستان، با صدای بلند می گفتند: ۱۳، ۱۳، ۱۳...

دیوار بلند بود و نمیتونستم داخل رو ببینم.

بالأخره سوراخی توی در تیمارستان پیدا کردم و از اونجا داخل رو نگاه کردم.

یکی از دیوونه ها از توی سوراخ چوبی در چشم من فرو کرد و بعدش شنیدم که با هم می گفتند: ۱۴،۱۴،۱۴...😂😂😂😂

آخر عاقبت آدم فضول😂🤣
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
به بابام گفتم میخوام برم سمت گیاهخواری ! نظرت چیه ؟!

بابام گفت : آفرین پسرم خیلی هم خوبه مگه تو چیت از بـُز کمتره!

پدر نیست که، کوه محبت و انرژیه😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
یکی پرسید میخوام گاوداری بزنم گفتم چقدر سرمایه داری؟ گفت ۸۰۰ملیون


گفتم اگر گاو خواستی خودم هستم راه دور نرو😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,592
3,944
مدال‌ها
2
مامانم حالش بد بود گفتم استراحت کن ظرفارو من میشورم




گفت تو جورابتو بشور نمیخواد ظرفای منو بشوری😂😂😐
 
بالا پایین