جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مطالب طنز طنـزخند۲

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مطالب طنز توسط MaryamRFar83 با نام طنـزخند۲ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 6,296 بازدید, 278 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته مطالب طنز
نام موضوع طنـزخند۲
نویسنده موضوع MaryamRFar83
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MaryamRFar83
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
وقتی بچه بودم، مادرم یه ۱۰ تومنی بهم می‌داد که برم خرید...


منم با ۵ تا نون، ۲ شیشه شیر، یه قالب پنیر، ۱۰ تا تخم‌مرغ و کلی خرت و پرت و آدامس و پفک و لواشک برمی‌گشتم خونه...

الان دیگه همچین چیزی رو تو خواب باید دید.. بیشورا همه جا رو کردن دوربین مداربسته😐😠😂😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
بابام تو کوچه با ده نفر دعواش شد

منو فرستاد جلو

یه جور کتک خوردم که تا یه ماه راه نمیتونستم برم😐😂

به بابام گفتم چرا نیومدی کمکم؟
گفت پسرم از این به بعد باید رو پای خودت وایسی😐😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
یارو رفت کتابخونه یک کتاب گرفتو تا آخرش خوند.
رفت پیش کتابدار گفت: این کتاب، خیلی شخصیت داخلشه... اما موضوعش رو نمیفهمم..!🤔🤔
کتابداره گفت: دفترچه تلفنو بذار سرجاش و گمشو بیرون...، چهار ساعته داریم دنبالش میگردیم😐 😂😂😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
‏زنگ زدم آتش نشانی گفتم بابام بالای درخت گیر کرده گفتن دمپایی پرت کن بیاد پایین گفتم اگه دمپایی گیر کنه چی؟


بابام اومد پایین زد پس کله‌م گفت من مهمم یا دمپایی؟
دوباره رفت بالای درخت😐😂😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
تو آسانسور یه اعلامیه ترحیم چسبونده بودن، دخترعموم گفت:

اووو طرف چه حوصله ای داشته هر طبقه اومده اینو چسبونده 😑😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
‏یادمه روز اول پیش دبستانی بغل دستیم بشدت گریه میکرد.معلممون گفت این قراره دوستت باشه آرومش کن.به دختره گفتم اسمت چیه گفت کُبریٰ گراز پور،


منم زدم زیر گریه😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
‏میگن هر آهنگی که تو ذهنت داره هی تکرار میشه معشوقت داره اونو با خودش زمزمه میکنه


این بیشووووور یه هفتس مغز مارو با اردک تک تک خورده 😐😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
دختر خانوما دقت کردین
وقتی داری تو مهمونی ظرفارو میشوری همیشه یه نفر میاد میگه :
عه تو میشوری؟
میذاشتی من میشستم" و میره میشینه
خو نکبت بیا بشور دیگه چرا میری پس😐😂😂
 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
‏تنها باری که از من به عنوان فردی نمونه یاد شد سر یه کلاسی بود


استاد داشت درباره مشروطی ها حرف میزد اشاره کرد

به من گفت اینم یه نمونش😑😂

 
موضوع نویسنده

MaryamRFar83

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
3,495
3,815
مدال‌ها
2
یارو وصیت میکنه سنگ قبرمو با اب و صابون بشورید میپرسن برای چی؟


مگه هرکی رد شد بخوره زمین بخندم روحم شاد بشه. 😐😂😂😂😂😂😂
 
بالا پایین