جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار عارف قزوینیـ

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط DELARAM با نام عارف قزوینیـ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 705 بازدید, 96 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع عارف قزوینیـ
نویسنده موضوع DELARAM
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

DELARAM

سطح
7
 
⦋نویسنده ادبی انجمن⦌
نویسنده ادبی انجمن
Dec
2,542
19,715
مدال‌ها
17
گدایی را به کوی یار خود عنوان خود کردم
ز طفلی عشق را پروردم و پرورده خود را
در این پیرانه‌سر عارف بلای جان خود کردم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد

روا نباشد اگر ز من کناره جوئی
که من ز بهر تو از جهان کناره کردم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
از کفم رها شد قرار دل
نیست دست من اختیار دل

هیز و گرد ضد اهل درد
گشته زین در آن در مدار دل

خجلتم کشد پیش چشم از آنگ
بود بهر من در فشار دل

بس که هر کجا رفت و برنگشت
دیده شد سفید ز انتظار دل

بعد از این ضرر ابلهم مگر
خم کنم کمر زیر بار دل

داغدار چون لاله اش کنم
تا بکی توان بود خار دل

همچو رستم از تیر غم کنم
کور چشم اسفندیار دل

افتخار مرد در درستی است
وز شکستگی است اعتبار دل

عارف اینقدر لاف تا بکی
شیر عاجز است از شکار دل

مقتدرترین خسروان شدند
محو در کف اقتدار دل
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
متفرّق نشود مجمع دل‌های پریش
تو اگر شانه بر آن زلف پریشان
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
گر لا مڪان و خانہ بہ دوشم تو را چہ غم

ڪاندر جوار جانے و وَندر مڪان دل
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
شانه بر زلف پریشان زده ای به به به
دست بر منظرۀ جان زده ای به به به

آفتاب از چه طرف سر زده ای امروز که سر
به من بی سر و سامان زده ای به به به

صف دل‌ها همه بر هم زده‌ای ماشاءاله
تا به هم آن صف مژگان زده‌ای به به به

صبح از دست تو پیراهن طاقت زده چاک
تا سر از چاک گریبان زده‌ای به به به

من خراباتیم از چشم تو پیداست که دی
باده در خلوت رندان زده‌ای به به به

تو بدین چشم گر عابد به فریبی چه عجب
گول صد مرتبه شیطان زده‌ای به به به

تن یک لائی من بازوی تو سیلی عشق
تو مگر رستم دستان زده‌ای به به به

بود پیدا ز تک و پوی رقیب این که تواش
همچو سگ سنگ به دندان زده‌ای به به به

عارف این گونه سخن از دگران ممکن نیست
دست بالاتر از امکان زده‌ای به به
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران

ما را نگذارند به یک خانه‌ی ویران
یا رب بستان داد فقیران ز امیران
 
بالا پایین