مجموعه اشعار عبدالحسین صیمری

[mobina01]

سلامی کرد دل با احترامی
که من گفتم برایش نیک نامی

 

[mobina01]

یا حزینا انته فی قلبی الحزین
نظرتا منک ترا عبد الحسین
نظرتا منک ترا عین الیقین
سببا فی موتی قلبا لا یلین

 

[mobina01]

بمیرم برایت بهاران نسیم
سفر باتو میرم بعهد قدیم
بدیدار گل میرم ویاسمن
بصحرای زیبای ایران

 

[mobina01]

سگ همیشه صاحب خودرا نمی ازارد
تو چرا صاحب خود را با صدا ازردی

 

[mobina01]

قصه ای بود از زمان پیش
قصه ی یک ناخدا با کدخدا درویش بود
کد خدا در نو جوانی کرد در بندر گذر
از قضا با ناخدا عبود بودن همسفر
ناخدا عبود با کشتی شد از بندر جد

 

[mobina01]

کدخدا درویش از عبود پرسید ای پسر
عمری از من رفت در دریا ندارم رهگذر
می توانی قصه ی دریا برایم در نظر
قصه ی امواج با باد فراوان رهگذر