جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب عشق سال‌های وبا گابریل گارسیا مارکز

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط ادوارد کلاه به سر با نام عشق سال‌های وبا گابریل گارسیا مارکز ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 579 بازدید, 20 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع عشق سال‌های وبا گابریل گارسیا مارکز
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
عشق سالهای وبا (به اسپانیایی: El amor en los tiempos del cólera) نام رمانی از گابریل گارسیا مارکز به سال ۱۹۸۵ است.فیلمی به همین نام نیز بر اساس آن در سال ۲۰۰۷ ساخته شده است.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
ماجرای این رمان در شهری تاریخی در حوزه‌ی دریای کارائیب در سال‌های آخر سده‌ی نوزده و سال‌های ابتدایی سده‌ی بیستم میلادی در حالی که کشورهای آمریکای لاتین در آتش جنگ‌های داخلی بین احزاب نوپا پس از استقلال از امپراتوری اسپانیا می‌سوختند، رخ می‌دهد. داستان با مرگ خرمیا دوسنت آمور، عکاس قدیمی شهر، در اثر خودکشی شروع می‌شود. دکتر خوونال اوربینو، پزشک سرشناس شهر، که با دوسنت آمور رفاقت داشته و هم‌بازی شطرنج با یکدیگر بوده‌اند، ضمن انجام کارهای مربوط به صدور گواهی فوت و جواز دفن برای دوست قدیمی خود، از خلال‌ نامه‌ای که او پیش از مرگش نوشته است، پی می‌برد که خرمیا دوسنت آمور در تمام این سال‌ها معشوقه‌ای پنهان داشته است.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
اوربینو که مردی پیرو ضوابط و آداب اجتماعی است، از دانستن این واقعیت یکه می‌خورد؛ هرچند همسرش فرمینا داسا که همیشه به خرمیا دوسنت آمور بدبین بوده چندان از برملا شدن این رازها تعجبی نمی‌کند. سه روز بعد از وفات دوسنت آمور، دکتر اوربینو در حالی که قصد عزیمت به مراسم تشییع جنازه‌ی او را دارد، برای قاپ زدن طوطی فراری خودش از شاخه‌ی درختی بالا می‌رود، ولی سقوط کرده و جان می‌دهد. در مراسم ختم او مردی به نام فلورنتینو آریسا پس از اتمام مجلس به فرمینا داسا که بیوه شده است یادآوری می‌کند که بعد از گذشت بیش از پنجاه سال هم‌چنان به عشق او وفادار است. این گستاخی در حالی که هنوز فرمینا داغدار مرگ شوهرش است، او را سخت به خشم می‌آورد و باعث می‌شود که فلورنتینو آریسا را از خود براند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
داستان سپس با رجعت به گذشته سرنوشت هر یک از این شخصیت‌ها را در خلال زندگی آن‌ها پی می‌گیرد. فرمینا داسا شاگرد مدرسه‌ی صومعه‌ی مریم مقدس است. پدرش لورنزو داسا که در ضمن داستان مشخص می‌شود مردی شیاد و فرصت‌طلب است که دامنه‌ی جرائمش از سرقت احشام تا جعل اسکناس را در بر می‌گیرد، سال‌ها قبل شهر زادگاه خود، ریو آچا را ترک کرده و همراه خواهرش اسکولاستیکا داسا و دخترش که به نام مادر مرحومش فرمینا نامیده می‌شود به آن شهر آمده‌اند. فلورنتینو آریسا پسر نامشروع مردی سرشناس است که در شرکت کشتی‌رانی روی رودخانه سهام‌دار است. پس از آن که پدر تنها از دور مخارج او را تأمین کرده و از رابطه‌ی مستقیم با او اجتناب کرده، فلورنتینو با نام خانوادگی مادرش شناخته شده است.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
مادر او، ترانزیتو آریسا، زنی باکفایت است که مغازه‌‌ی خرازی دارد و در عین حال پول نزول می‌دهد. فلورنتینو زیر نظر مردی آلمانی به نام لوتار توگور که فناوری تلگرافرا به آن شهر آورده در اداره‌ی تلگراف کار می‌کند و در روزی که برای دادن تلگرافی نزد لورنزو داسا می‌رود عاشق دختر او فرمینا می‌شود. عمه‌ی فرمینا از یک سو و مادر فلورنتینو از سوی دیگر مشوق این عشق نوجوانی می‌شوند و نامه‌های زیادی به‌طور مخفیانه بین عاشق و معشوق جوان رد و بدل می‌شود. پس از رسوایی پیدا شدن نامه در مدرسه، فرمینا را از مدرسه‌ی صومعه اخراج می‌کنند و لورنزو در تلاش برای این که رابطه‌ی او و فلورنتینو آریسا را قطع کند، دختر را با خود به سفری طولانی می‌برد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
در تمام طول سفر رابطه‌ی مخفیانه‌ی فلورنتینو و فرمینا از طریق تلگراف ادامه پیدا می‌کند. پس از تلاش ناکام و ساده‌لوحانه‌ی فلورنتینو برای پیدا کردن گنج در دریا، برای اولین بار فرمینا در عشق خودش به او شک می‌کند و عاقبت وقتی پس از سال‌ها به همان شهر باز می‌گردد، با دیدن فلورنتینو آریسا حس می‌کند که احساسی به او ندارد و او را از خودش می‌راند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
در همان ایام، دکتر خوونال اوربینو که به تازگی از مدرسه‌ی طب درپاریس فارغ‌التحصیل شده به شهر باز می‌گردد. پدر خوونال خود پزشکی قدیمی بوده که در جریان موج وبا که در سال‌های قبل شهر را فرا گرفته بوده جان داده است. دکتر اوربینو با موقعیت اجتماعی ممتازش که از یک سو از نسب اشرافی او سرچشمه می‌گیرد و از سوی دیگر به سبب تلاش او در آشنا کردن آن شهر قدیمی با عناصرمدرنیسم اروپایی، دل بسیاری از دختران شهر را تصاحب کرده است.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
با این حال دکتر خواستگار فرمینا داسا می‌شود و با وجود اصرارهای لورنزو داسا که این موقعیت را به نفع خودش برای تجارت می‌داند و حتی مداخله‌ی کلیسا، فرمینا پیشنهاد دکتر را برای نزدیک یک سال نمی‌پذیرد. عاقبت در واکنشی که بیشتر ناشی از حس حسادت گرم گرفتن دکتر با دختر دایی‌ٰاش ایلده‌براندا سانچز است، فرمینا داسا به خواستگاری دکتر جواب مثبت می‌دهد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
ترانزیتو آریسا برای این که پسرش درد ازدواج معشوق سابقش را فراموش کند او را به سفری برای کار در شهر دیگری می‌فرستد. ولی فلورنتینو با همان کشتی یه موطن خود بازمی‌گردد و عملا سفر برای او دستاوردی جز از دست رفتن بکارتش در جریان رابطه با زنی بچه‌دار به نام رزالوا ندارد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
فلورنتیونو که در اثر این اتفاق طعم شهوت را چشیده است، در بازگشت با تدارک مادرش با بیوه زنی به نام ناسارت هم رابطه برقرار می‌کند و این آغازی بر درگیری او در روابط متعدد و پیچیده‌ای می‌شود که بیشتر از سر ارضای میل جنسی هستند تا عشق. گرچه فلورنتینو همچنان روحیه‌ی شاعرمسلک و عاشق خود را حفظ می‌کند و امیدوار است با مرگ دکتر اوربینو بار دیگر فرمینا را به چنگ آورد.
 
بالا پایین