جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار فروغی بسطامی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط محسا با نام فروغی بسطامی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,821 بازدید, 294 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع فروغی بسطامی
نویسنده موضوع محسا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
فرياد که از دست گريبان تو ما راست
هم جامه صدپاره، هم سينه صد چاک
با اين همه آبي که فروريختم از چشم
خاک سر کويت نشد از چهره من پاک
با بوس و کناري ز تو قانع نتوان شد
مي ريز به پيمانه که مرديم ز امساک
مشکل برود زنده ز کوي تو فروغي
کايمن نتوان بودن از آن غمزه بي باک
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ﺗﺎ ﻗﺒﻠﻪٔ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﺗﻮ ﺍﯼ ﻳﺎﺭ ﮐﺞ ﺍﺳﺖ
ﻣﺤﺮﺍﺏ ﺩﻝ ﻭ ﻗﺒﻠﻪٔ ﺍﺣﺮﺍﺭ ﮐﺞ ﺍﺳﺖ

ما ﺟﺎﻧﺐ ﻗﺒﻠﻪٔ ﺩﮔﺮ ﺭﻭ ﻧﮑﻨﻴﻢ
ﺁﻥ ﻗﺒﻠﻪ ﻣﺮﺍﺳﺖ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﮐﺞ ﺍﺳﺖ
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هم حلقهٔ گیسویت سر رشتهٔ امیدم

هم گوشهٔ ابرویت سرمایهٔ آرامم

آسوده کجا گردم تا با تو نیاسایم

آرام کجا گیرم تا با تو نیارامم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
همان که چشم تو را طرز دل‌ربایی داد
دل مرا به نگاه تو آشنایی داد

چنان ز زلف تو مرغ دلم به دام افتاد
که گر بمیرد نتوانمش رهایی داد
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را

گر صبح‌دم به دامن گلشن گذر کنی
دست نسیم، گل به سرافشان کند تو را

مشرق هزار پاره کند جیب خویشتن
گر یک نظر به چاک گریبان کند تو را

ای کاش چهرهٔ تو سحر بنگرد سپهر
تا قبله گاه مهر درخشان کند تو را

دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
تا چشم بند مردم دوران کند تو را

چون مار زخم خورده، دل افتد به پیچ و تاب
هرگه که یاد طرهٔ پیچان کند تو را

در هیچ حال خاطر ما از تو جمع نیست
قربان حالتی که پریشان کند تو را

با هیچ‌ک.س به کشتن من مشورت مکن
ترسم خدا نکرده، پشیمان کند تو را

الحق سزد که تربیت خسرو عجم
میر نظام لشکر ایران کند تو را

جم احتشام ناصرالدین شه که عون او
هم‌داستان رستم دستان کند تو را

داند هلاک جان فروغی به دست کیست
هر ک.س که سیر نرگس فتان کند تو را
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست
سر نهم در خط جانان جان دهم بر بوی دوست

من نشاطی را نمی‌جویم به جز اندوه عشق
من بهشتی را نمی‌خواهم به غیر از کوی دوست

کوثر من لعل ساقی جنت من روی یار
لذت من صوت مطرب رغبت من سوی دوست

شاخ گل در بند خواری از قد موزون یار
ماه نو در عین خجلت از خم ابروی دوست

گر بنازد بر سر شاهان عالم دور نیست
کز شکار شرزه شیران می‌رسد آهوی دوست

گر ندیدی سحر و معجز دیدهٔ دل باز کن
تا بینی معجزات نرگس جادوی دوست

ک.س نکردی بار دیگر آرزوی زندگی
گر نبودی در قیامت قامت دل‌جوی دوست

بر شهیدان محبت آفرین بادا که بود
کار ایشان آفرین بر قوت بازوی دوست

زان نمی‌آرد فروغی بوسه‌اش را در خیال
کز خیال من مبادا رنجه گردد خوی دوست
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما
تا مدعی بميرد از جان فشانی ما

گر در ميان نباشد پای وصال جانان
مردن چه فرق دارد با زندگانی ما
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
به بوسه‌ای ز دهان تو آرزومندم
فغان که با همه حسرت به هیچ خرسندم

تو از قبیله خوبان سست پیمانی
من از جماعت عشاق سخت پیوندم

برید از همه جا دست روزگار مرا
بدین گناه که در گردنت نیفکندم

شرار شوق تو بر می‌جهد ز هر عضوم
نوای عشق تو سر می‌زند ز هر بندم

اگر تو داغ گذاری چگونه نپذیرم
و گر تو درد فرستی چگونه نپسندم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
یا به رسوایی قدم بگذار در بازار عشق
یا همی چشم از جمال یوسف کنعان بکن



یا سر هر کوچه‌ای دیوانگی را پیشه ‌کن
یا دل از زنجیر آن زلف عبیرافشان بکن
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
عقل پرسید که
دشوارتر از مردن چیست؟



عشق فرمود:
فراق از همه دشوارتر است...
 
بالا پایین